دین علیرغم اهمیتی که تقریباً در همه جوامع امروزی دارد، عمدتاً در مطالعه سازمانها و مدیریت نادیده گرفته شده است. در این مقدمه بر مبحث دین و نظریه سازمان ، ما استدلال می کنیم که چنین غفلت هایی بی جهت، ارتباط و دامنه تئوری سازمان و مدیریت (OMT) را محدود می کند و بنابراین ارزش زیادی در ارتباط تحقیقات سازمانی با درک و نگرانی عمیق تر از دین وجود دارد. ما با حدس و گمان در مورد برخی از دلایل شروع می کنیم که چرا نظریه پردازان سازمان و مدیریت در مطالعه دین تردید دارند و در ادامه به بحث در مورد برخی از نقاط مشترک بین دین و OMT می پردازند. ما با بحث در مورد مقالات این جلد، که نشان دهنده تلاشی برای اصلاح این نقطه کور تأسف بار در پژوهش های OMT است، نتیجه گیری می کنیم.