با توجه به نقش عمیقی که دین همچنان در جوامع معاصر ایفا می کند ، شگفت آور است که محققان مدیریت ، تلاقی بین دین و سازمان را به شیوه ای معنادار و مشخص تر بررسی نکرده اند. این موضوع ممکن است به این دلیل باشد که دین از سازمان های تجاری که تمرکز تجربی بسیاری از کارها را در این رشته تشکیل می دهند بسیار دور است، یا به این دلیل که بسیارحساس تلقی می شود. دلیل آن هر چه که باشد ، نتیجه این است که ما اطلاعات کمی در مورد پویایی اشکال سازمانی مذهبی یا تأثیر این اشکال (و ارزشها و شیوه های زیربنایی آنها) بر فرایندهای اجتماعی وسیع تر و انواع دیگر سازمانها داریم. این مقاله برای برجسته کردن ظرفیت دین به عنوان یک حوزه مطالعه در مدیریت و ارائه پیشنهادات مشخص برای پیشبرد تحقیقات در این زمینه تدوین شده است.این مقاله شامل سه بخش می باشد. من با مرور برخی از ادبیات کلیدی در جامعه شناسی دین و سازمان های مذهبی شروع می کنم سپس ادبیات موجود در دین و سازمان را ارزیابی می کنم ، به مشارکت های برجسته تا به امروز اشاره می کنم و برخی از موضوعات مطرح شده توسط این مجموعه کار را برجسته می کنم. در سومین و آخرین بخش اصلی، جهت گیری های امیدوار کننده ای را برای تحقیقات آینده پیشنهاد می کنم.