این روزها هر رستوران و مرکزی که به نوعی تهیه غذا را انجام می دهد ، برای تبلیغات خود بیش از هر چیز به دنبال عکسی با کیفیت می گردد ، تا بخش عمده ای از فضای تبلیغاتی خود را به آن اختصاص داده و از همین طریق مشتریانی را بسوی رستوران خود بکشاند ، اما شما وقتی در یک عصر جمعه ، که گرسنگی هم به سراغتان آمده و به دنبال فضایی آرام بخش برای صرف غذا هستید ، به دنبال عکس استیک می روید ، و رستورانی را که عکسی با کیفیت تر چاپ کرده است را انتخاب می کنید ؟! بعید می دانم این چنین عمل کنید ، اما اگر چند سال پیش همین سوال از شما پرسیده می شد ، جواب کمی تفاوت داشت . چرا که در آن سالها رستورانی که برای شما استیک های مختلفی سرو می کرد ، آنقدر اندک بود که یک عکس استیک و اثبات اینکه آن رستوران در سرو این غذا مهارت دارد برای متقاعد کردن و کشاندن شما به آنجا کافی بود ... اما امروز این یک مزیت برای رستوران ها نیست ، و از میزان اثربخشی تبلیغاتی که انجام میگیرد ، می توان این موضوع را بخوبی درک کرد ... تبلیغات فضایی برای خلق یک اثر هنری نیست ، تبلیغات باید و باید جواب دهد و جواب آن چیزی جز جذب مشتری نمی باشد ... این اثر بخشی را سرجیو زیمن[1] مدیر سابق بازاریابی شرکت کوکاکولا آنقدر زیبا بیان می کند که بارها و بارها طراحان تبلیغات و صاحبان کسب و کار باید در هر روز تکرار کنند : "اثربخشی تبلیغات برای رستورانها یعنی افرادی که پشت میزها نشسته و هرت می کشند و صدای قاشق و چنگال هایشان فضا را پر کرده و برای یک شرکت هواپیمایی یعنی صندلی های پر از مسافر و لیست مسافران در انتظار" مهم این نیست که تبلیغات آنقدر زیبا باشد که در محافل مختلف بر سر زبان ها دست به دست شود ، مهم آن است که دست مخاطب را به سمت جیبش کشانده و ایشان را مشتری کند . عاملی که اینچنین مخاطب تبلیغات را به مشتری تبدیل می کند ، بیان همان چیزی است که مخاطب به دنبال آن است . . . رستورانی که در تبلیغات خود با افتخار بیان می کند "پیتزای ایتالیایی با سس فلان ، برای اولین بار در ایران" ، کلامی را می گوید که برای خود اهمیت دارد ، چرا که برای آن سس زحمت زیادی کشیده و انتظار دارد مخاطب نیز این زحمت را درک و از اینکه پیتزا را با چنین سسی طبخ می کند ، خرسند شود . . . در حالیکه برای مخاطب طعم پیتزا مهم است ، حال می خواهد با سس ایکس این طعم را گرفته باشد یا با سس فلان. حال می خواهد اولین در ایران باشد ، یا آخرین . گذشتن از فعالیت و یا بخشی که برای صاحب کسب و کار اهمیت زیادی دارد کار آسانی نیست ، اما برای اثربخشی تبلیغ راهی جز این نیست ، که آنچه مخاطب می خواهد بشنود ، بیان گردد . . . یکی از آسانترین و مفیدترین راهها برای کشف اینکه مخاطب به دنبال چیست و به چه دلیل یا دلایلی به یک رستوران خاص مراجعه می کند ، استفاده از خرد جمعی است . . . ساده است ، کافی است از مشتریان آن رستوران همین سوال پرسیده شود و پاسخ آنها سرنخی خواهد شد ، برای ساخت تبلیغاتی اثر بخش . . . مدیر رستورانی که مشتریان فراوانی داشت ، در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه "علت مراجعه مشتریان به رستوران شما چیست ؟" ، لبخندی سرشار از اطمینان زد و گفت "قارچ ویژه ی طعم دار شده ایست که در همه غذاها میریزیم " در حالیکه وقتی همین سوال از مشتریان پرسیده شد ، محیط دنج ، موسیقی کلاسیک و صندلی های بزرگ و با فاصله از هم را دلیل اصلی مراجعه خود می دانستند . . . در دوره ای مشتریان صرفا یک کالا را برای ویژگی های آن خریداری می کردند ، اما امروزه پکیجی را خریداری می کنند که علاوه بر ویژگی های ذاتی ، مزایای دیگری نیز برای آنها داشته باشد ، مثلا اگر به رستوران فلان می روید ، این مراجعه شما صرفا برای صرف غذا نمی باشد ، بلکه موقعیت اجتماعی که به دلیل قرار گرفتن در محیط آنجا پیدا می کنید و یا آرامش حاصل از فضا ، و یا دلایل متعدد دیگری که شما در مجموع بابت همه ی آنها حاضر می شود هزینه کرده و تمام آنرا بپردازید ، در واقع همین موضوع است که بسیار بیشتر از ارزش ریالی خود غذا شما را وادار به پرداخت وجه می کند و شما از این بابت راضی هستید . حال زمان آن رسیده است که رستورانها بجای تمرکز بر عکس های باکیفیت از غذاهای متنوع ، بر ویژگی های خاص خود تمرکز کرده و آنرا به تصویر بکشند ، و البته توجه به این نکته نیز بسیار حائز اهمیت است که مخاطب فهمیده و صاحب اندیشه است ، و نمیتوان وقت او را بیش از چند لحظه به خود اختصاص داد . پس بهتر است آنچه را که در تبلیغ نوشته می شود در عکس نشان نداد ، و آنچه در عکس نمایش داده می شود ، ننوشت و حرف جدیدی را بصورت جذاب مطرح نمود . اگر تصویر پیتزا ایتالیایی در تبلیغ به تصویر کشیده شده است ، لزومی به نوشتن عبارت پیتزا ایتالیایی نمی باشد و می توان حرفی نو برای جذب مخاطب بیان شود . مثلا "همه ی پیتزاها در شکل شبیه هم هستند اما در طعم اینطور نیستند " و بعد از آن در متن تبلیغ از تفاوت ها صحبت به میان بیاید . حرفی که از جنس مزایا و تفاوت هاست ، دقیقا همانی است که مخاطب در جستجوی آن است . فست فود بدون سوسیس و کالباس هم می شود . غذاهای گیاهی با گیاهان اورگانیک طبخ غذای سالم ، زمان بیشتری می خواهد ، ما فست فود نیستیم . . . این جملات نمونه ای از تفاوت هایی است که ارزش بیان کردن داشته و می توانند سوژه ای برای ساخت و برنامه ریزی جهت تبلیغات رستوران ها ، فست فود ها و مراکز تهیه غذا باشند . صاحبان این کسب و کار باید باور کنند که شیوه های سنتی و تمرکز بر ویژگی های ذاتی دیگر نمی تواند مشتریان را به سویشان سرازیر کند .
واقعا جالب بود...
نام شما (ضروری) *
ایمیل (ضروری) * *
*