نمیتوان دنیا را تبدیل به مکان بهتری برای زندگی کرد مگر اینکه اول بتوانیم مسائل را به شکلی که واقعا هستند ببینیم. در اینجا 10 کتاب انگیزهدهنده را معرفی میکنیم که به شما کمک میکنند دنیا را بهتر بسازید.
اصل دیلبرت
این کتاب یکی از بهترین و البته خندهدارترین کتابهایی است که در حوزه کسبوکار نوشته شده است. اسکات آدامز، نویسنده و کاریکاتوریست این کتاب، به جزئیترین بخشهای دنیای کسبوکار اشاره کرده و به پوچیهایی که در آن اتفاق میافتد پرداخته است.
بهترین جمله کتاب: «سیاره ما از حدود 6 میلیارد فرد ساده لوح تشکیل شده که در تمدنی زندگی میکنند که سالها پیش توسط چند هزار انسان غیرعادی، اما باهوش ایجاد شده بود.»
بله آقای وزیر
این کتاب بر اساس یک مجموعه تلویزیونی کمدی معروف در دهه 80 میلادی نوشته شده و دقیقا توصیف میکند که بوروکراتهای بینام و نشان چگونه از قدرت گسترده تنبلی و سستی استفاده میکنند تا تلاش مدیران دستوپا چلفتی را برای هدایت سازمان به یک مسیر جدید خنثی کنند.
بهترین جمله کتاب: «قانون رابطه معکوس یعنی: هر چقدر کمتر برای انجام کاری اراده داشته باشید، مجبورید بیشتر در مورد آن حرف بزنید.»
ساخت نامرغوب چین
به گفته پائول میدلر، نویسنده این کتاب، دلیل اصلی برونسپاری شرکتها به چین این نیست که هزینه تولید در این کشور بسیار پایین است، بلکه دلیل اصلی آن این است که تولیدکنندگان چینی کیفیت محصول را تخریب و نام برند را تضعیف میکنند. وقتی این کتاب را
میخوانید، میفهمید چرا بعد از خرید هر چیزی که روی آن نوشته شده «ساخت چین» احساس میکنید یک جنس دست دوم خریدهاید. بهترین جمله کتاب: «شرکتهای آمریکایی حریف صنعتگران زرنگ چینی که تلاش کردند ویژگیهای محصولات را دستکاری کنند تا حاشیه سود خود را افزایش دهند، نبودند.»
4) خانواده را وارد کار نکنید
آیا تاکنون از رفتار بچگانه برخی افراد در محیط کار بهتزده شدهاید؟ دیگر تعجب نکنید. سیلویا لافر، نویسنده این کتاب، توضیح میدهد که محیط کار نوعی تمایل به بازآفرینی دینامیکهای خانوادگی را در افراد به وجود میآورد. او همچنین رفتارهای نامناسب در این زمینه را توصیف میکند و راهکارهایی برای کمک به بیرون آمدن از محدودیتهای احساسی ارائه میدهد. بهترین جمله کتاب: «دلیل اینکه بیشتر طرحهای سازمانی
بینتیجه میمانند این است که نمیتوانند پاسخگوی الگوهای زندگی کارمندان باشند؛ الگوهایی که در واقع مبنای بروز اضطراب، تنش و درگیری در محیط کارند.»
5) 21 حقه کثیف در کار
مایک فیپس و کولین گاتری، نویسندگان این کتاب جذاب، متداولترین روشهایی که مدیران، همکاران و کارمندان با استفاده از آنها تلاش
میکنند یکدیگر را گول بزنند و از هم سودجویی کنند، توضیح میدهند. مهمتر آنکه، راهکارهای خاصی برای خنثی کردن این تلاشها و رسیدن به هدف در کار ارائه شده است. بهترین جمله کتاب: «حقههای کثیف چیزی بیش از تهدیدهای آزاردهنده کاری هستند. همچنین این حقهها، بخشی از دلایل پشت پرده رسواییهای سازمانی را شکل میدهند.»
6) مدیران مجنون
نشریات حوزه کسبوکار مدیران شرکتها را به طور ویژهای مورد توجه قرار میدهند و با آنها طوری رفتار میکنند که انگار از دیگران مجزا هستند. این کتاب که توسط استنلی بینگ نوشته شده، جنبه دیگری از ویژگیهای مدیران را به تصویر میکشد و آنها را بسیار خودشیفته و
جامعهستیزان ممتازی معرفی میکند که راه رسیدن به پیشرفت را با چنگ و دندان به دست آوردهاند. بهترین جمله کتاب: «اسناد و مدارکی که بعد از نزدیک به 6000 سال جمعآوری شده یک موضوع را به طور واضح نشان میدهند: اینکه افرادی که به مدیریت هر سازمانی میرسند – بزرگ یا کوچک – معمولا مجنونترین افراد هستند.»
7) اصل پیتر
بیشتر کسبوکارها تمایل دارند به شایستهسالاری روی آورند و بر این اساس شاخصترین کارمندان ارتقای شغلی بگیرند، اما لارنس پیتر و ریموند هال، نویسندگان این کتاب میگویند که متاسفانه این استراتژی روندی نزولی را طی میکند. رشد و تغییر شرکتها باعث میشود کلیه پرسنل شرکتها (از جمله مدیران عامل) به دردسر بیفتند.
بهترین جمله کتاب: «هر چیزی که کارایی دارد، به تدریج در موارد پرچالشتری مورد استفاده قرار میگیرد تا تخریب شود.»
8) 4 ساعات کار در هفته
خیلیها معتقدند سختکوشی و ساعات کاری طولانی، کلید موفقیت است، اما شاید اینگونه نباشد. تیموتی فریس، نویسنده این کتاب که انتقادهای مثبت و منفی زیادی از آن صورت گرفته، از خوانندگان میخواهد در مورد مفهوم کار تجدید نظر کنند و این حقیقت تلخ را یادآور میشود که 90 درصد کاری که شما انجام میدهید ممکن است ضروری نباشد و حتی به زندگی مطلوب شما صدمه وارد کند. بهترین جمله کتاب: «برای فعالیت و استراحت، باید یک دوره تناوبی ثابت – اگر نگوییم توسعهای - وجود داشته باشد. ظرفیت، علاقه و استقامت ذهنی همگی رشد میکنند و بعد از بین میروند. بنابراین برنامهریزی خود را طبق این روال تنظیم کنید.»
9) قانونی برای کار بدون احمقها
نمیتوان انکار کرد که برخی افراد نادان هستند و زمانی فرا میرسد که تصمیم میگیریم همکاری با آنها را متوقف کنیم. عبارت منفی که در عنوان این کتاب آمده، در واقع بازگوکننده لحن آن است و البته راهکارهایی برای دوری کردن از این افراد که حضورشان در شرکتها اجتنابناپذیر است، سبقت گرفتن و حتی بهرهبرداری از آنها ارائه میدهد. بهترین جمله کتاب: «کار کردن با افراد دورو و مخربی که مهارت و کنترل احساسی کافی دارند تا رفتارهای بد خود را طوری مخفی کنند که گیر نیفتند، سختتر است- حتی اگر به اندازه یک فرد مجنون مخرب باشند.»
10) چگونه با آمارها دروغ بگوییم
این کتاب قطور، نوشته دارل هاف است که در سال 1954 منتشر شده و توضیح میدهد برخی صاحبان کسبوکار، سیاستمداران و اصحاب رسانه چگونه از حقایق برای گمراه کردن دیگران استفاده میکنند. این کتاب معیاری است که شما را از فریب خوردن توسط دیگران دور نگه میدارد و مثل سلاحی است که قدرت گستردهای به شما میدهد.
بهترین جمله کتاب: «آماری که به خوبی پنهانسازی شدهاند، مانند دروغهای بزرگ شما را گمراه میکنند و نمیتوان به آنها شک کرد
مترجم: مریم رضایی/ روزنامه دنیای اقتصاد
نظرات کاربران