یک سری بلایای طبیعی خیلی جدی فشار بسیار زیادی بر سازمانهای امداد در چند سال گذشته آورده است. پژوهش حاضر مطرح میکند عوامل اجتماعی شناختی زیربنایی را برای کمک به کمپین های امداد. یک مدل علی ایجاد شد، بر مبنای تئوری اجتماعی شناختی ، تحقیق در مورد نگرشها ، و تأثیر تماس رسانهها. هدف تعدیل مدل فعلی بسط یافته اوسترهف و همکاران بود.کمک به کمپین های امدادرسانی: عوامل اجتماعی شناختی زیربنایی مطرح شده به منظور اجرای پژوهش فهرستی شامل 411 نفر از کارکنان جمعیت هلال احمر شهر تهران تهیه شد که از بین آنها 199 نفر به شیوه تصادفی انتخاب و پرسشنامه بین آنها توزیع شد. برای تحلیل دادهها از نرم افزارAmos18 و روش آماری SEM (مدل سازی معادلات ساختاری) استفاده گردید. مدل تعدیل یافته بیشتر از یک-سوم واریانس تمایل به بخشش به یک کمپین امدادرسانی را توضیح داد. بزرگترین پیش بین تمایل به بخشش ثابت شد که ” تمایل به کمک به خیریه “ میباشد. عامل ” نگرش نسبت به بخشش “ نشان داده شد که یک عامل اضافی ارزشمند میباشد، همان طور که یک اثر مستقیم معنادار مبر ” تمایل به کمک به خیریه “ داشت و اثر کلی معناداری بر” تمایل به کمک به کمپین امداد رسانی “ داشت. عامل ” تماس خبری “ نشان داده شد که یک متغیر اضافی ارزشمند نمیباشد. آن یک اثر مستقیم معنادار بر” آگاهی از یک بلای طبیعی “ داشت ولی اثر غیر مستقیم معناداری بر ”تمایل به بخشش به کمپین امداد “ نداشت.