در مفهوم علمی مشتری مداری، رابطه فروشندگان و خریداران هرگونه کالا و خدمات از مرزهای سنتی گذشته و از روزگار بی تفاوتی عرضه کنندگان عبور کرده است. خط قرمز این عبور از زمانی شکل واقعی تر یافته است که رقابت جدی تر شده و تولید کالا و خدمات از رتبه اول به رتبه های پایین تر رفته است و موضوع فروش و جذب مشتری در رتبه اول قرار گرفته است. جذب مشتری از آن دسته مسائلی است که همه سازمان ها اعم از کوچک و بزرگ را درگیر خود کرده اهمیت این موضوع به قدری است که می توان به جرات گفت که نادیده گرفتن آن منجربه از بین رفتن حیات سازمان می شود. در فرهنگ مشتری مداری، هر سازمان کوچک و بزرگ، هر مغازه دونبش و یا بی نبش مجبور است به مشتری احترام بگذارد. برای مشتری تولید کند و خواسته های او را در نظر بگیرد و برای مشتری برنامه ریزی کند و به افکار و عقاید و خواسته های او احترام بگذارد. عرضه کالا بدون مشتری محکوم به فناست و خدمات بدون مشتری امکان پذیر نیست. در این بازار، هرکس که به مشتری و خواسته های او احترام و عزت بیشتری بگذارد و سود کیفی و کمی مشتری بداند، سود بیشتری خواهد برد. تقسیم بازار و بدست آوردن سهم مشتری فقط با ارائه خدمات بهتر و بیشتر ممکن است. فرمت فایل : WORD