هدف این مقاله کمک به ایجاد شکل دهی استراتژی در محیط های پیچیده از طریق یکپارچه سازی تعدادی از ایده هاست که قبلا در ادبیات استراتژی، به نام بداهه سازی، حداقل ساختارها، قوانین ساده، قابلیت های پویا و حالت ارتجاعی سازمان ها، کشف شده اند. سازمان ها به عنوان سیستم های تطبیقی پیچیده در نظر گرفته می شوند که از طریق تعامل با محیط پیچیده به جای تحلیل و برنامه ریزی با محیط های خود تطبیق می یابند. این مقاله بحث می کند که چگونه محیط های پیچیده در جهت ساده سازی و طراحی ساختارهای تقلیل یافته، سازمان هارا تحت تاثیر قرار می دهند و در نظر می گیرد که چرا محیط های پیچیده نیازی را برای استراتژی سازی مبتنی بر بداهه و طرح های حداقل ساختاریافته ایجاد می کنند. مقاله مفاهیم اخیر در ادبیات مدیریت را به تفصیل بیان می کند. یکپارچه سازی این مفاهیم جدید سبب شناسایی روشی که آنها درظهور پیکرهای سازمانی به هم مرتبط هستند، منجر خواهد شد. در انتها این مقاله، مدلی را به منظور استراتژی سازی در محیط های پیچیده برای آزمون تجربی پیشنهاد کرده است. این پژوهش، نمایش سنتی و نیوتنی فرآیند مدیریت استراتژیک را به چالش کشیده و دستآوردهای آن سبب توانمند سازی سازمان های امروزی و مدیران حرفه ای به منظور ایجاد استراتژی خواهد شد.