از جمله موضوعاتی که امروزه به طور گسترده، در سازمان ها به آن توجه می شود، معنویت و اخلاق است. پدیده «پیچیدگی انواع محیط» در عصر کنونی، سازمان ها را بر آن داشته است تا پاسخ ها، نگرش ها و رویکردهای گوناگونی به آن داشته باشند. با ورود به سازمان، با توجه به شدیدتر شدن نیاز به اعتماد برای فعالیت در سازمان های جهان امروزی نیاز به معنویت و توسعة هوش معنوی در بین افراد افزایش می یابد. اهمیت معنویت و رشد معنوی در انسان، در چند دهه گذشته به صورتی روز افزون توجه روانشناسان و متخصصان بهداشت روانی را به خود جلب کرده است. پیشرفت علم روانشناسی از یک سو و ماهیت پویا و پیچیده جوامع نوین از سوی دیگر، باعث شده است، نیازهای معنوی بشر در برابر خواستهها و نیازهای مادی قد علم کنند و اهمیت بیشتری بیابند. هدف ما در این مقاله پی بردن به اهمیت معنویت و هوش معنوی در سازمان است و در این رابطه ابتدا پیشینه ای از تحقیقات انجام شده در رابطه با معنویت و هوش معنوی را ذکر کرده و به بررسی معنویت و هوش معنوی میپردازیم و پس از بیان تعاریف و مفاهیم آن دو به بیان چارچوب نظری و تشریح ابعاد آن پرداخته و سپس از منظر سازمانی به بحث و بررسی این مبحث خواهیم پرداخت.