نوآوری به مفهوم توانمندی ایجاد تغییرات در محصولات، خدمات، فرآیند ها و روشهای موجود، به عنوان یک الزام و ضرورت، باید در فرآیندهای سازمانی، برنامهریزی، تجزیه و تحلیل، تولید و ارائه کالاها و خدمات... در همه سطوح مورد توجه قرار گیرد تا بقاء و ادامه حیات این سازمانها، در جوامع دانش محور در سازمانهای هزاره سوم تضمین گردد. از اصلیترین نیازهای سازمانهای هزاره سوم میتوان به پژوهش محور بودن آنها اشاره نمود. همه سازمانها برای ماندگاری نیازمند اندیشههای نو و نظرهای بدیع و تازه اند. افکار و نظرهای جدید، مانند روحی در کالبد سازمان دمیده میشود و آن را از نیستی، نجات میدهد. هدف این پژوهش، شناسایی چالشهای نوآوری در سازمان ها میباشد. براساس یافته های این پژوهش، در مجموع 48 مؤلفه تأثیرگذار در ناکارآمدی کارکرد سیاستگذاری نوآوری شناسایی شده است. لازم به ذکر است که به 30 فقره از این عوامل در پژوهشهای پیشین اشاره شده و 18 مؤلفه دیگر نیز بر اساس پیشنهاد خبرگان درباره ایران شناسایی شده است. این مؤلفه ها در سه دسته اصلی و در چارچوب دو مدل ناکارآمدی سیاستگذاری نوآوری ایران(مدل تفصیلی و مدل جامع) ارائه شدهاند. همچنین با انجام راهکارهای کاربردی از جمله از بین بردن هراس در سازمان، مطرح کردن نوآوری به عنوان جزیی از سیستم ارزیابی عملکرد و مستندسازی فرآیند و سیستم نوآوری در سازمان و دادن آزادی عمل کافی به کارکنان جهت استفاده از فرصتهای جدید میتوان بهبود و توسعه خلاقیت و نوآوری در سازمان را تحقق بخشید. فرمت فایل: WORD