تغییر، امروزه جزئی از محیط کسب و کار است و هیچ مدیری را از تغییر اجتنابی نیست. ایجاد سازمانی یادگیرنده به منظور درک و واکنش به تغییرات محیطی هر چند در کوتاه مدت، به منظور رهبری موفقیت آمیز پروژه ضروری به نظر می رسد. با این حال یک رهبر موفق پروژه ابتدا بایستی تیم پروژه را به نحو مطلوبی رهبری نمود و رهبری تیم مستلزم داشتن مهارت ارتباطی بالایی نزد مدیران پروژه می باشد. موفقیت مدیران پروژه بیشتر در گرو عواملی است که خروجی های پروژه را تحت تاثیر قرار می دهد، و جزء لاینفک مدیریت پروژه محسوب می گردد. آنچه در این مقاله ضمن ارائه چهار مثال که بر گرفته از چهار موردکاوی است، به چالش کشیده می شود، توجیه چرایی، چگونگی اتصال به منبع قدرت و تاثیر آن در میزان موفقیت پروژه می باشد. سه مثال از چهار مثال ارائه شده در این مقاله مربوط به پایان نامه دکترای حرفه ای ارائه شده در دانشگاه ملبورن استرالیا می باشد که توسط بورنه و والکر جمع آوری گردیده و یک مثال دیگر مربوط به یک مطالعه انجام شده در ایران می باشد.