امروزه نقش نظام مالیاتی در تامین اهداف عمده اجتماعی- اقتصادی و بودجه ای دولت بر کسی پوشیده نیست. اما شیوه جمع آوری آن باید به نحوی باشد که مؤدیان مالیاتی یا همان شهروندان، با صرف کمترین زمان و هزینه و به سهولت بتوانند مالیات خود را اظهارکرده و آنرا پرداخت نمایند. اظهارنامه مالیاتی الکترونیکی که از جمله مهمترین خدمات دولت الکترونیکی از نوع دولت به شهروندان G2C است در دوران ابتدایی خود در ایران به سر میبرد. این سرویس الکترونیکی برای آنکه به معنای واقعی استفاده شده و توسط شهروندان پذیرفته شود، به نظر میرسد که با موانعی روبروست. به همین دلیل این تحقیق بر آن است تا با بررسی اقتصاد دیجیتال، دولت الکترونیکی و سیستم اظهارنامه الکترونیکی در ایران، و همچنین با بررسی مدلها و نظریههای علمی رایج در این زمینه از جمله نظریه یکپارچه پذیرش و استفاده از فناوری ،(UTAUT ) مهمترین عواملی که بر روی پذیرش این سرویس الکترونیکی جدید دولت تاثیر دارند را شناسایی نماید . به همین منظور مدلی ارائه شد که عواملی همچون انتظار کارایی (سودمندی)، انتظار تلاش (سهولت استفاده )، تاثیرات اجتماعی و شرایط پشتیبانی کننده و تمایل به استفاده از اظهارنامه مالیاتی الکترونیک (عوامل مدل UTAUT) از جمله مهمترین عوامل تشکیل دهنده آن هستند. نتایج نشان میدهد عواملی که در تمایل به استفاده از این خدمت تاثیر دارند به ترتیب عبارتند از انتظار تلاش، تاثیرات اجتماعی و انتظار کارایی. همچنین مشخص شد که عامل امضاء دیجیتال بر روی عامل انتظار کارایی، تاثیر مثبت و معنیدار دارد ولی بر روی عامل انتظار تلاش تاثیر معنیداری ندارد. عامل مباحث فنی-زیرساختی نیز بر روی عوامل انتظار تلاش و انتظارکارایی تاثیر مثبت و معنی دار دارد. فرمت فایل: WORD