امروزه، سازمانها به صورت فزاینده ای خود را درگیر مسئله ای می بینند که آن را معمای اخلاقی می نامند، یعنی اوضاع وشرایطی که باید یک بار دیگر کارهای خلاف و کارهای درست را تعریف کرد، زیرا مرز بین کارهای درست و خلاف بیش از پیش از بین رفته است. درچنین شرایطی مدیر باید از نظر اخلاقی جوی سالم برای کارکنان در سازمان به وجود آورد، تا آنان بتوانند با تمام توان و بهره وری هرچه بیشتر کار کنند. این امر، نیازمند وجود رهبری با هوش اخلاقی (Moral Intelligence) بالا است. هوش اخلاقی، توانایی درک درست از خلاف، داشتن اعتقادات اخلاقی قوی و عمل به آنهاست. رهبران با هوش اخلاقی بالا، کار درست را درست انجام می دهند، اعمال آنها پیوسته با ارزشها و عقایدشان هماهنگ است، عملکرد بالایی دارند و همیشه کارها را با اصول اخلاقی پیوند می زنند. با توجه به تغییرات سریع، انعطاف پذیری، تنوع فزآینده ی نیروی کار و عدم رعایت اخلاق در سازمان ها در این پژوهش تلاش شده است با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و منابع اینترنتی و همچنین بررسی میدانی به تعیین رابطه بین هوش اخلاقی و موفقیت مدیران در شر کت موتورسازان تراکتورسازی تبریز پرداخته شود. برای نیل به هدف فوق پنج فرضیه ، تدوین و مورد آزمون قرار گرفت. این تحقیق از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر شیوه گردآوری اطلاعات تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش مدیران شرکت موتورسازان تراکتورسازی تبریز می باشد. . نمونه آماری با استفاده از جدول کرسی و مورگان تعیین شده است که حجم آن 40 نفر از مدیران می باشد. برای جمع آوری داده های لازم جهت آزمون فرضیه های تحقیق، از پرسشنامه استاندارد هوش اخلاقی و پرسشنامه محقق ساخته موفقیت مدیران استفاده گردیده است. روایی پرسشنامه ها به صورت روایی صوری و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های فرضیه ها از آزمون تحلیل رگرسیون و آزمون کلموگروف- اسمیرنوف استفاده شده است. نتایج آزمون فرضیه های تحقیق نشان می دهد که هوش اخلاقی و هر کدام از مولفه های آن (درستکاری، مسئولیت پذیری، دلسوزی و بخشش) بر موفقیت مدیران شرکت موتورسازان تراکتورسازی تبریز تأثیر مثبتی دارند.