مسئلۀ اصلی مطالعه حاضر این بود که سازمان یادگیرنده چگونه شکل میگیرد؟ در پاسخ به این سوال، این فرض منطقی مطرح شد که آموزش فراشناخت، راهی برای کمک به سازمانها در تبدیل منابع انسانی، به راهبران یادگیری فردی است. از این طریق، ظرفیت یادگیری سازمانی ارتقا مییابد و زمینۀ شکل گیری سازمان یادگیرنده ایجاد خواهد شد. بدین منظور در این مطالعه که به روش مروری-تحلیلی انجام شد، پس از بررسی معتبرترین منابع مرتبط، ربط و اثر فراشناخت بر یادگیری فردی با تاکید بر یادگیری خود راهبر و همچنین ربط و اثر دو عامل فراشناخت و یادگیری خود-راهبر در شکلگیری ظرفیت یادگیری سازمانی تحلیل شد. نتیجه مطالعه نشان داد که مهارتهای فراشناخی مقدمه ایجاد سازمان یادگیرنده است. بنابراین برای تسهیل تبدیل به سازمان یادگیرنده، اهداف اولیه و مهم سازمان باید مبتنی بر ایجاد و افزایش مهارتهای فراشناختی در افراد سازمان باشد. از سوی دیگر مشخص شد که برنامه یادگیری مبتنی بر خود در افزایش این مهارتها موثر است و نهایتا ایجاد یک برنامه سازماندهی برای تبدیل یادگیری فردی به یادگیری سازمانی یاری رسان خواهد بود.