امروزه سازمان ها تمامی ابعاد مختلف زندگی انسان را تحت الشعاع خود قرار داده اند، بگونه ای که سازمانی که می باید ابزاری برای رسیدن انسان به اهدافش باشد، انسان را تبدیل به ابزاری برای مقاصد خود می نماید. انسان،سازمان را خلق می کند تا به او خدمت کند اما پس از مدتی چنان شیفته و غرق در آن کار می شود که گویی خادم آن سازمان است. گرچه این وضع می تواند پیامدهای مثبتی هم داشته باشد اما در عین حال عوارض و تبعات منفی نیز در پی دارد. شرایط کاری در سازمانهای امروز به گونه ای است که باعث می شود بسیاری از افراد بخش زیادی از زندگی اوقات خود را به کار اختصاص دهند یکی از پیامدهای این وضع شکل گیری اعتیاد به کار است. معتادان به کار افرادی هستند که نیاز به کار در آنها به حدی زیاد و افراطی است که ممکن است خطری جدی برای سلامتی، شادی فردی، روابط درون فردی و نقش های اجتماعی آنها بوجود آورد زیرا تعهد غیر معقولی به کار بیش از حد دارند و زمان بسیار زیادی را بطور دلخواه و درونی به فعالیت های کاری اختصاص می دهند. تحقیقات انجام شده در مقاله آقای قلی پور حاکی از آن است که بعضی ویژگی های شخصیتی در افراد مانند کانون کنترل درونی، خودباوری و خودشیفتگی با اعتیاد به کار رابطه معناداری دارند. در ادامه و در ادبیات موضوع تلاش این پژوهش بر این خواهد بود که مقالات سایر اساتید هم بررسی گردد و پدیده اعتیاد به کار از تمام جوانب بررسی شود.