مقاله حاضر در پی بررسی زمینههای استقرار و پیادهسازی نظام مدیریت دانش مبتنی بر مدل عمومی آن با رویکرد مطالعه موردی صنعت ریختهگری توحید خراسان، بر مبنای بهرهگیری از مدل عمومی مدیریت دانش است. هدف اصلی از انتخاب این محیط، اتکا و وابستگی کار به اطلاعات و دانش تخصصی است. روش تحقیق، توصیفی از نوع پیمایشی و همبستگی از شاخه میدانی می باشد. پرسنل شاغل در این واحد به عنوان جامعه آماری به حساب می آیند که با استفاده از جدول مورگان، 136 نفر از آنها در نمونه آماری این پژوهش مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته شامل 56 سوال با چهار متغیر خلق، ذخیره، انتقال و بکارگیری دانش است که ضمن حفظ روایی، پایایی آن از فرمول آلفای کرونباخ برابر 0.8542 محاسبه شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهد کلیه زمینهها برای استقرار مدیریت دانش در سطح متوسط وجود دارد. از این رو امکان پیاده سازی نظام مدیریت دانش در این مجتمع صنعتی وجود دارد لذا پیشنهادهایی در جهت آماده نمودن بسترهای لازم برای پیادهسازی مدیریت دانش که یکی از مباحث مهم روز به شمار میآید و صنایع بزرگ نظیر سازمان مورد مطالعه نیازمند برخورداری از آن میباشند، ارائه گردیده است.