پیچیدگی و پویایی محیطی، سازمانها را مجبور خواهد کرد تا به جای الگوریتم های ریاضی و قضاوتهای ماشینی از تئوریهای عدم قطعیت و نایقینی مثل تئوری آشوب بهره گیرند . تئوری آشوب در دنیای علمی ایجاد شده و اخیراً در مدیریت مطرح گشته است. نظریه آشوب به سیستم هایی اشاره دارد که حاوی روابط غیرخطی، پیچیده و رفتار آشفته هستند. رفتار آشفته دو ویژگی مهم دارد به طوری که اینگونه رفتار از یک نظر غیر قابل پیش بینی ولی از منظر دیگر دارای الگوی نهفته در درون خود است. نظریه " آشوب" یا " نظم دربی نظمی " یا "نظم غایی" به ما ابزار حل مسائل پیچیده را درمحیط پرآشوب وآکنده ازتغییر وتحول امروز و فردا را ارائه می دهد . امروزه دیگر بی نظمی و آشوب به مفهوم سازمان نیافتگی، ناکارآیی و در هم ریختگی تلقی نمی شود بلکه نوعی نظم در بی نظمی عنوان می شود، انگاره اصلی و کلیدی تئوری آشوب این است که در هر بی نظمی ، نظمی عمیق نهفته است. به این معنا که نباید نظم را تنها در یک مقیاس جستجو کرد؛ پدیده ای که در مقیاس محلی، کاملا تصادفی و غیرقابل پیش بینی به نظر می رسد چه بسا در مقیاس بزرگتر، کاملا پایا و قابل پیش بینی باشد.هدف از این مقاله معرفی تئوری آشوب (نظم در بی نظمی )بیان ویژگیها کاربرد وجایگاه آن در سازمانهای پیچیده امروزی است.