یکی از بزرگترین چالشهای مدیریت ارتباط با مشتری و شاید مهمترین مانع آنها برای سودمندی کسبوکارشان، کمبود تبلیغات برای رسیدن به پیشبرد اهداف است. در محیطهای رقابتی امروز یکی از متداولترین معیارهایی که برای سنجش عملکرد در مدیریت ارتباط با مشتری بکار میرود، تبلیغات است. تبلیغات می تواند پیچیدگی به حداکثر رساندن ارتباط با مشتری شرکت را، به معیاری جهت سودمندی شرکت در سال جاری شرکت باشد. از طرف دیگر، ادبیات تبلیغات نیز در سالهای اخیر، گسترش فراوانی داشته است که نشان دهنده توجه محققان به این مقوله می باشد. در مقاله حاضر سعی شده است تا مستند به مرور ادبیات موضوعی مربوط به عنوان تحقیق، با استفاده از مقایسه تئوریکی برخی تحقیقات تجربی انجام شده در مورد تبلیغات در مدیریت ارتباط با مشتری، به ارائه یک نوآوری تئوریکی برگرفته از نتایج تحقیقات مذکور پرداخته شود. براین اساس نتایج تحقیقات تجربی اشاره شده، مورد مقایسه تئوریکی قرار گرفته و شباهتها و تفاوتهایشان استخراج شدهاند. در بخش شباهتها به سه مورد: هسته اصلی صنعت تبلیغات، رفتار مشتری در خرید اینترنتی، بازاریابی رابطه ای و در بخش تفاوتها نیز به سه مورد: بخش بندی بازار، برای رسیدن به سطح تولید بازار جهانی مهمترین مسئله بازاریابی و بازارداری است، و بالاخره ارزیابی اثربخشی تبلیغات اشاره شده است.