اسلام که تنها مقصود پروردگار به عنوان روش دست یابی به سعادت ابدی است «إنَّ الدّین عندالله الاسلام» سوره آل عمران آیه 19 و عصاره تمامی روشهای زندگی آسمانی انبیاء غطام بدست نبی خاتم (ص) است. «ما کانَ ابراهیمُ یهودیاً و لا نَصرانیّاً و لکن حنیفاً مسلما »سوره آل عمران آیه 67 «ما کانَ محمدٌ أبا اَحَدٍ مِن رجالِکُم و لکن رسولَ الله و خاتم النبیّین و کانَ اللهُ بِکُلِّ شیءٍ عَلیما» سوره احزاب آیه 40 یعنی این اراده الهی و دانش حکیمانه او بوده است که دایره اسلام ناب احمدی را به دست محیطی از انبیا چون ابراهیم (ع) و موسی (ع) و عیسی(ع) و سایر فرستادگان آسمانی به مرکزیت برگزیده خلقت،حضرت محمد مصطفی (ص) ترسیم و تکمیل نماید بطوریکه هیچ جدایی و افتراقی بین هیچکدامشان نیست. «لا نُفَرِّقُ بین احدٍ منهم و نَحنُ لَهُ مُسلِمون» سوره بقره آیه 136 در مورد خلقت انسان می فرماید:«و ما خلقتُ الجنّ و الانسَ إلّا لیعبدونِ» سوره ذاریات آیه 56 که در تفسیر مجمع البیان تألیف شیخ ابو علی الفضل ابن الحسن الطبرسی جلد چهارم صفحه 55 در خصوص این آیه می فرماید که: «لام» در واژه «لیعبدون» برای هدف آمده و نشانگر آن است که هدف و غرض از آفرینش انسان و پریان این است که آنان در مسیر پاداش شکوه بار خدا قرار گیرند و این پاداش تنها با پرستش خالصانه و آگاهانه ذات پاک و بی همتای اوست ؛ بر این اساس کسانی که خدا را نشناسند و یا آنگونه که او را شایسته و بایسته است نپرستند از هدف آفرینش دور افتاده اند. در همین راستا حضرت علی (ع) دروازه ورود به شناخت پروردگار بی همتا را شناخت خود انسان می داند.«مَن عَرَفَ نَفسَهُ عَرَفَ رَبَّهُ »(عبدالواحد الآمری، غررالحکم و دررالکلم ح6998) و معتقد است کسی که خود را نشناسد و نسبت به خود جاهل باشد حتماً نسبت به شناخت دیگران جاهل تر است. «مَن عَرَفَ نَفسَهُ کانَ لغیرهِ أعرَف و مَن جَهَلَ نَفسَهُ کانَ بغَیرهِ أجهَل» (عبدالواحدالآمری، غررالحکم و دررالکلم ح 8758) این موضوع در میان فیلسوفان بزرگ مغرب زمین چون ایمانوئل کانت اینگونه آمده است: انسان قبل از هر چیز باید به ارزیابی و شناخت دقیق خود بپردازد.(فردریک کاپلستون،تاریخ فلسفه (از ولف تا کانت) ج6 ص231) و این واژه یعنی «شناخت» در تفکر استراتژیک مدیریت استراتژیک بعنوان بصیرت و فهم ویا تشخیص استراتژیک توصیف گردیده است . غلامرضا کیانی و وفا غفاریان در کتاب 5 فرمان برای تفکر استراتژیک صفحه 5 می گویند: در شرایطی که عوامل مزیت ساز رقابتی سریعاً در تحول است تنها مزیت رقابتی پایدار،فهم و بصیرت نسبت به تشخیص مستمر این عوامل است و این امر وجود تفکر استراتژیک در سازمانهای امروزی را حیاتی می سازد. و در صفحه 143 می گویند : در رویکرد تفکر استراتژیک یکی از وظایف مهم راهبری، تشخیص و توسعه شایستگی های کلیدی اثر بخش در سازمان است. با نگاه به جایگاه دانش در اسلام و نقش آن در اداره سازمانهای اسلامی و وقوف بر وجود نوعی مدیریت دانشی در اسلام طراحی مدلی از مدیریت دانش در اسلام امری ضروری و کاربردی به نظر می رسد.