زندگى در عصر ارتباطات با همه محاسنى که دارد منجر شده تا برخورد فرهنگ ها، اخلاق و هنجارهاى اخلاقى را تحت شعاع قرار داده و در ظاهر در جهت یکسان کردن هنجارهاى جهانى پیش مى رود؛ اما در درون این پوسته زیباى یکسانى فرهنگى، به سادگى مى توان ادعا کرد که عده اى از ابرقدرت هاى جهانى با روش هاى مختلف نرم افزارى، در تلاشند تا فرهنگ ملل را به فرهنگى مانند فرهنگ مصرفى، وابستگى نامرئى و ... که در جهت منافع آن کشورهاست تبدیل کنند. همان طور که در تعاریف فرهنگ آمده است، یکى از ارکان فرهنگ اخلاق است و مهم تر از ارزش ها، باورها و عقاید هستند که فرهنگ و اخلاق را مى سازند. اما اخلاق اسلامى، یکى از پایه هاى فرهنگى جهان اسلام است که ریشه در باور و جهان بینى ملت هاى مسلمان دارد. ابزار قدرتمندى که مى تواند در همه ابعاد فرهنگى نقش ایفا کند و مانع از لرزش هاى فرهنگى شود. یکى از این ابعاد فرهنگ، کار در یک کشور است. به راستى که اخلاق اسلامى مى تواند فرهنگ کار در یک کشور را مهندسى کند و آن را همانند باورها و عقاید یک ملت سازد. در این مقاله، ارزشهاى اخلاقى اسلامى مرتبط با کار بررسى شده و جنبه هاى دینى آن را مورد توجه قرار خواهیم داد، سپس پا فراتر گذشته و اخلاق اسلامى را از کالبد دینى بیرون آورده و به آن از دیدگاه علم روز مى نگریم و نشان مى دهیم که اسلام قبل از غرب به فاکتورهاى اخلاقى رفتار شهروندى پرداخته است؛ به طورى که کاملاً با علم روان شناسى و مدیریت هماهنگ است. در کنار آن نشان خواهیم داد که فاکتورهاى رفتار شهروندى سازمانى آنقدر به هم وابسته هستند که مى توان آن را به عنوان یک واحد در نظر گرفت که این واحد شکلى دیگر از اخلاق است. با یک بررسى تفصیلى اخلاق اسلامى و رفتار شهروندى سازمانى مى توان دریافت که رفتار شهروندى سازمانى جزئى از مبانى اخلاق اسلامى مى باشد و درنهایت با بررسى وابستگى و بر هم کنش رفتار شهروندى سازمانى و فاکتورهاى شغلى که از شاخص هاى اصلى کار در یک جامعه است وابستگى اخلاق اسلامى و فاکتورهاى شغلى را نشان خواهیم داد و به این نتیجه خواهیم رسید که با بهره گیرى از اخلاق اسلامى مى توان رفتار شهروندى را مهندسى کرد و فاکتورهاى شغلى را بهبود بخشید.