شما هنوز به سایت وارد نشده اید.
شنبه 03 آذر 1403
ورود به سایت
آمار سایت
بازدید امروز: 19,807
بازدید دیروز: 52,631
بازدید کل: 157,673,810
کاربران عضو: 0
کاربران مهمان: 122
کاربران حاضر: 122
مقایسه انسان بالقوه و بالفعل در مدیریت استراتژیک اسلامی
چکیده:

پیتر دراکر می گوید: کار اصلی مدیریت استراتژیک این است که از زاویه ماموریت شرکت به سازمان نگاه کند...یعنی ،مطرح کردن این پرسش «کار اصلی ما چیست؟» باعث می شود که هدفهایی تعیین گردند ، استراتژیها تدوین شوند و تصمیماتی امروز گرفته شود که نتیجه های آن فردا به دست می آید.(فرد آر دیوید،مدیریت استراتژیک ،صفحه 27) با این تعریف و یک نگاه عمیق به کار اصلی اسلام طراحی و یا بهتر بگوییم کشف پارادایم مدیریت استراتژیک اسلامی (ISM) می تواند پاسخگوی بسیاری از ابهامات موجود در خصوص مدیریت اسلام بر جامعه امروزی باشد. بی شک تمام قوانین موجود اعم از مکشوف و مکتوم برای تعالی انسان است و این موضوع با یک نگاه اجمالی در آیات و روایات اسلامی مشهود است. یعنی کار اصلی اسلام همانا توسعه انسان فطری (بالقوه) برای رسیدن به تکامل نهایی است لذا مقایسه انسانیت با لذات در مقابل انسان بالفعل و طرح این سوال که چگونه می تواند انسان بالقوه الهی به انسان بالفعل الهی تبدیل گردد دغدغه اصلی ما در این مختصر است.

کلید واژه: انسان بالقوه، انسان بالفعل، استراتژی، مدیریت استراتژیک، مدیریت استراتژیک اسلامی
نویسنده(گان): علی اصغر خلیل پور
منبع: ارسالی نویسنده
موضوع: مدیریت اسلامی
دسته: مقالات متفرقه
سال انتشار: 1389
تعداد صفحات: 7
قیمت (تومان): 2000
بر اساس شرایط و ضوابط ارسال مقاله در سایت مدیر، این مطلب توسط یکی از نویسندگان ارسال گردیده است. در صورت مشاهده هرگونه تخلف، با تکمیل فرم گزارش تخلف حقوق مؤلفین مراتب را جهت پیگیری اطلاع دهید.