امروزه داشتن نیروی انسانی ماهر و توانمند به عنوان منبع اصلی برای سازمانها و عامل مزیت رقابتی سازمانها محسوب می شود. نیروی انسانی که بتواند از استعدادها و قابلیتهای خود استفاده کند، ایده های نوین و روشهای مفید در سازمان خلق کند، مسئولیتهای بیشتری را قبول کند و سازمان را در جهت رسیدن به اهداف متعالی یاری کند. سازمان های توانمند با واگذاری مسئولیتها و وظایف خود به افراد، احساس استقلال، شایستگی، موثر بودن و معناداری را اعطا می کنند. ایجاد و استقرار توانمندی علاوه بر ایجاد احساس مفید بودن در فرد، احساس استقلال و تعیین کنندگی را نیز منتقل می کند. بر این اساس فرد خود را در سرنوشت و نتیجه، با اهداف سازمان شریک می داند و سعی دارد که امور و فعالیتهای جاری خود را به نحو مناسب شکل دهد. به ویژه اینکه نتیجه و عملکرد وی مستقیما معرف توانایی و قابلیتهای وی به دیگران است؛ بنابراین وی تلاش می کند تا ایده ها، افکار و عقاید خود را در شرایط کاری پیاده و اجرا کند. در این مقاله به دنبال آن هستیم تا اهمیت راهبرد توانمندسازی نیروی انسانی در سازمان را به عنوان راهکار جدید سازمان تبین و تشریح نماییم و روش مطالعه حاضر از نوع کتابخانه ای است و بر اساس مطالعات صورت گرفته در زمینه توانمندسازی کارکنان در سازمانها اتخاذ شده است.