توسعه صنعتی کشور تنها در گرو اخذ تکنولوژی و یا خرید تجهیزات نیست، بلکه این مهم مستلزم یک سیستم هماهنگ شامل زنجیرهای از فرآیندها چون استراتژی کلان دولت و بنگاههای بزرگ اقتصادی، سطح تکنولوژی، روشهای مدیریت، استانداردها و مراکز تدوین آن، آموزش، پژوهش و ارتباط این عوامل با یکدیگر می باشد. سوال محوری مقاله این است که دانشگاه ها ( نظام آموزش عالی) و صنایع در تحولات اقتصادی، اجتماعی کشور چه نقشی را بر عهده دارند؟ آیا نقش خود را به درستی ایفا می نمایند؟ و اساساً اینکه درهمکاریهای فیمابین با چه مسائل و چالشهایی مواجه می باشند؟ نویسندگان این مقاله با بهره گیری از تجربیات خویش، به بررسی چالشهای موجود در همکاری های دانشگاه و صنعت، ایفای نقش دانشگاه در قبال صنعت، و صنعت در قبال دانشگاه و وظایف دولت در برابر دانشگاه و صنعت پرداخته و مقاله را جمع بندی می نمایند. در پایان نیز براساس مطالب عنوان شده، پیشنهاداتی جهت بهبود همکاری ها ارائه گردیده است.