امروزه چالشهای فراروی مدیران کسب و کار بسیار گسترده تر، پیچیده تر و تهدیدآورتر است. برای برخورد هوشمندانه با این چالشها مدیران بایستی ابتدا بتوانند این چالشها را بخوبی درک نموه و سپس با توجه به قابلیتهای سازمان خود و شرایط محیطی استراتژی مناسب را انتخاب و بکار گیرند. در طی این مقاله تلاش می شود با بررسی دو رویکرد اصلی مدیریت استراتژیک، یعنی رویکردهای صلاحیت مبنا (Competence-Based) و بازارمبنا (Market-Based)، الگویی یکپارچه و جامع برای مدیریت استراتژیک ارائه گردد. در این راستا، ابتدا سیر تکامل پارادایم های استراتژی بصورت مختصر تشریح می شود. سپس خاستگاه فکری دو رویکرد مذکور مورد اشاره قرار می گیرد. در بخش بعد رویکرد صلاحیت مبنا معرفی می شود. در رابطه با این رویکرد، ابتدا مفهوم صلاحیتها و فرآیند تعیین صلاحیتهای کلیدی سازمان تشریح می شود و سپس نحوه تدوین استراتژی بر اساس صلاحیتهای کلیدی سازمان مورد بحث قرار می گیرد. در بخش بعد، رویکرد بازار مبنا معرفی می شود. در رابطه با این رویکرد نیز ابتدا منطق و جهت گیری کلی آن تشریح می شود و سپس الگوی تدوین استراتژی بر اساس این رویکرد ارائه می شود. در بخش بعد دامهای فراروی استراتژیستها، در صورتی که بر اساس هر یک از این رویکردها استراتژی سازمان را تدوین کنند، تبیین می شود. در بخش بعد، بمنظور کاهش ریسک گیر افتادن در دامهای مذکور، با استفاده از رویکردهای دوگانه فوق الگویی ادغامی معرفی و نحوه بکارگیری آن در فرآیند مدیریت استراتژیک تشریح می شود. در انتهای مقاله، الگوی مشهور کاپلان و نورتون «کارت معیار متوازن» (Balanced Scorecard) بعنوان ابزاری برای ادغام دو رویکرد صلاحیت مبنا و بازارمبنا در مدیریت استراتژیک معرفی می شود.