تلاش پژوهشگران در به کمیت کشاندن مباحث کیفی چون تصمیم گیری، بهره وری و اطلاعات (به ویژه از نوع استراتژیک آن) و نیز تأثیر متقابل آنها بر یکدیگر و سنجش این کنش مندی ها و استخراج شاخص هایی واحد جهت اندازه گیری هر یک، اگر ناممکن نباشد، بسیار دشوار خواهد بود. اما ایجاد پرسش، بمنظور استخراج ایده های نهفته و پروراندن اندیشه های ناب، با هدف گسترش مرزهای دانش، می تواند انگیزه ای جهت تداوم جستجو برای حل و فصل مسائل و مجهولات متنوع در حوزۀ علوم مدیریتی بوجود آورده و آنرا بارور سازد. آنچه این مقاله آنرا دنبال می کند، بحث پیرامون چگونگی دریافت و عرضۀ اطلاعات بعنوان یکی از منابع اساسی تصمیم گیری در بقاء و فعالیت سازمانهاست. همچنین طرح این ایده که چگونه از منظر یک مدیر سیستم اطلاعاتی میتوان بهره وری تصمیمات اتخاذ شده در سازمان را افزایش داد و درنهایت به اثربخشی آن که همانا تقرب به اهداف سازمانی است کمک نمود، از جمله دورنماهای اصلی این جستار است.