در سالهای اخیر، سازمانها توجه بیشتری به کارکنان و اعضای خود را آغاز نموده اند و روشهای بهسازی محیط کار و تشویق کارکنان را جستجو می نمایند. این توجه از آنجا ناشی می شود که انسان ارزنده ترین سرمایه هوشمند سازمان بشمار می رود. سازمانهایی که این سرمایه هوشمند را از دست می دهند مانند این است که خون ارزشمند از تن انسانها بیرون می رود. برای ارج نهادن به این سرمایه عظیم به مدیریت عملکرد و به ویژه نظام ارزیابی عملکرد نیاز داریم. مدیریت عملکرد یک پیوند استراتژیک را از طریق ارزیابی و ممیزی کارکنان سازمان به منظور آگاهی از مهارت ها، تواناییها، دانش و رفتارشان فراهم می سازد. مدیریت در مورد چگونگی تأمین نیازهای فعلی و آتی سازمان آگاهی می یابد و نسبت به همسویی رفتار کارکنان در راستای تحقق اهداف بازخورد می گیرد – آیا افراد آنچه را که برای دستیابی به اهداف سازمانی مورد نیاز است را انجام می دهند؟ آیا افراد از اینکه سهمی در تحقق اهداف دارند، احساس رضایت می کنند؟ ایا سازمان رفتارهایی که مورد نیاز تحقق اهداف استراتژیک و پیشرفت است را مورد شناسایی، تشویق و ترغیب قرار می دهد و فرهنگ سازمانی مطلوبی را تقویت می کند؟