رویکرد یادگیری مشارکتی در دهه حاضر از نظر گاه ها ی مختلف مورد مطالعه قرار گرفته است. بررسی این نظر گاه ها منجر به ارائه الگویی شده که در تحقیق حاضر به اجرا درامده است. جامعه تحقیق دانش آموزان پایه پنجم نواحی هفت گانه شهر مشهد بوده است. با استفاده از روشهای نمونه گیری تصادفی، تعداد 132 نفر انتخاب شدند آزمون رشد و مهارت های اجتماعی و آزمون پیشرفت تحصیلی ریاضی ابزارهای اساسی تحقیق بوده اند. به منظور تجزیه و تحلیل یافته ها از تحلیل واریانس استفاده شده است. نتایج حاکی از تایر قابل توجه روش یادگیری مشارکتی بر رشد مهارتهای اجتماعی و پیشرفت تحصیلی ریاضی دختران و پسران بوده است. نتایج تحقیق با بسیاری از نظر گاه های ارایه شده و تحقیقات انجام شده همخوانی دارد. به منظور اجرای موثر روش یادگیری مشارکتی همکاری نویسندگان کتابهای درسی، تصمیم گیرندگان آموزشی، معلمان و والدین ضروری است.