تجارت به عنوان موتور رشد و توسعه در بیشتر جوامع توسعه یافته و حتی در حال توسعه مطرح می باشد. در سال های اخیر با طرح پدیده «جهانی شدن» و کاهش شدید موانع زمانی و مکانی در داد و ستدهای جهانی دولت ها به منظور ورود در بازارهای جهانی و بهره مندی از مزایای تجارت آزاد توجه بیشتری را به یکپارچه سازی های مختلف اقتصادی، سیاسی و حتی فرهنگی معطوف داشته اند. بررسی تأثیر انواع یکپارچه سازی ها بر متغیرهای کلان مانند رشد اقتصادی کشورهای عضو، علاوه بر دولت ها مورد توجه بسیاری از محققان اقتصادی نیز قرار گرفته است. در این مقاله با استفاده از مدل بادینگر، تأثیر یکپارچه سازی سازمان کنفرانس اسلامی بر رشد اقتصادی هشت کشور منتخب این سازمان (ایران، انونزی، مالزی، ترکیه، پاکستان، مصر، عربستان، کویت) در دوره زمانی 2004-1994 مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج حاکی است علیرغم آنکه سازمان کنفرانس اسلامی نوعی یکپارچه سازی فرهنگی است که بر مبنای اشتراکات فرهنگی و ایدئولوژیکی و نه انگیزه های اقتصادی شکل گرفته است، اما تجارت درون گروهی هشت کشور مورد بررسی، تأثیر مثبت و معنی داری بر رشد آن ها دارد که البته با توجه به ضرایب بدست آمده میزان این تأثیر در مقایسه با تجارت کشورهای فوق با سایر کشورها به دلیل عدم تشکیل یکپارچه سازی اقتصادی میان هشت کشور مذکور زیاد نیست. همچنین بررسی دو شاخص مؤثر در ایجاد یکپارچه سازی نظیر GDP و درآمد سرانه در میان کشورهای اسلامی حاکی از آن است که هشت کشور مورد بررسی این تحقیق به لحاظ دو شاخص فوق از تشابه زیادی برخوردار بوده که این امر نیز می تواند تحقق یکپارچه سازی را میان این کشورها امکان پذیر نماید.