بررسی و تحلیل رفتار مصرفی خانوارها از جهت چگونگی تخصیص درآمد محدود به کالاها و خدمات مختلف، یکی از مباحث مهم علم اقتصاد به شمار می رود. به همین جهت در اکثر کشورها برای اتخاذ تصمیمات اقتصادی مناسب و به نفع رفاه جامعه، شناخت ترجیحات مصرفی و پیش بینی نیازهای آینده مصرف کنندگان جهت سیاستگذاری و برنامه ریزی، چنین مطالعاتی انجام می پذیرد. در سال های اخیر به منظور مطالعه حساسیت قیمتی کالاها و هم چنین تغییرات درآمد واقعی، توجه به الگوی دستگاه تقاضای تقریباً ایده آل بیشتر شده است. در پژوهش حاضر که هدف اصلی آن، برآورد تابع تقاضا و تحلیل رفتار مصرفی خانوارهای مناطق شهری استان اصفهان در دوره (84-1385) و مقایسه آن با کل کشور با فرض وجود عادات مصرفی در رفتار خانوار می باشد نیز از همین روش استفاده شده است. نتایج آماری تحلیل داده ها نشان می دهد که سهم هزینه های مصرفی غیرخوراکی نسبت به خوراکی در طول دوره بعد از دفاع مقدس به قیمت های ثابت سال 1384 در بین خانوارهای شهری کل کشور و استان اصفهان به ترتیب حدود 1.7 و 3 برابر شده است که حاکی از افزایش رفاه اقتصادی به خصوص در مناطق شهری استان اصفهان طی این دوره می باشد. از طرف دیگر نتایج برآوردی الگوی تقاضای خانوار در هر دو جامعه آماری بیانگر رد فرضیه همگنی و تقارن طبق آزمون والد و دال بر وجود عادات مصرفی در تقاضای خانوارها می باشد. کشش قیمتی خودی تقاضا برای کلیه گروهها دارای علامت مورد انتظار بوده است. کشش درآمدی محاسبه شده برای استان اصفهان نشان از آن دارد که گروه خوراکیها، پوشاک و کفش و برای کل کشور گروه خوراکیها و مسکن و سوخت کالاهای ضروری محسوب می شود و سایر گروههای مورد بررسی نیز کالاهایی نرمال و لوکس می باشند.