پرداخت یارانه به جهت تأمین رفاه اجتماعی و جلوگیری از کاهش رفاه شهروندان پیوسته مورد توجه اندیشمندان و نظریه پردازان از یکسو و سیاستگذاران از سوی دیگر بوده است. این مقاله سعی کرده است که با استفاده از روش شناسی اقتصاد خرد به سوال اساسی زیر در حوزه پرداخت یارانه از منظر رفاهی پاسخ دهد. معادل پولی یارانه برای جلوگیری از کاهش رفاه خانوارها در هنگام حذف (کاهش) یارانه کالاهای اساسی چقدر است؟ لذا، با توجه به ادبیات نظری اندازه گیری شاخص های رفاهی، سیستم های تقاضا و طبقه بندی خانوارها، سیستم تقاضای تقریباً ایده آل برای خانوارهای شهری ایران طبقه بندی شده در پنج گروه مستقل و متمایز برآورد شده و شاخص های رفاهی (درآمد معادل، تغییر جبرانی و شاخص درست هزینه زندگی) ناشی از تعدیل یارانه (قیمت) برای کالاهای نان، قند و شکر و روغن نباتی در طبقات پنج گانه محاسبه شده است. نتایج حاصل از اعمال سیاست های قیمتی نشان می دهد که برای طبقات اول تا سوم، همواره اثرات افزایش قیمت نان بزرگتر از افزایش قیمت در قند و شکر و روغن نباتی بوده و برای طبقات چهارم و پنجم اثر تعدیل قیمت روغن نباتی بیشتر از تعدیل قیمت نان و قند و شکر می باشد.