با توجه به نیاز مبرم مدیران وزارت بازرگانی به مدلی برای ارزیابی سازمانهای استانی متبوعه، طراحی مدلی کمی برای ارزیابی رتبه بندی سازمانهای بازرگانی استانی با روشهای تصمیم گیری چند شاخصه جبرانی مانند SAW، TOPSIS، تاکسونومی کلاسیک و تاکسونومی غیر کلاسیک، مهمترین هدف پژوهش حاضر است. اولویت بندی سازمانهای بازرگانی استانی، مستلزم شناسایی شاخصههای موثر در رتبه بندی جامع گزینههای مذکور است. با مطالعه ساختار، حدود وظایف و مسئولیتهای سازمانهای بازرگانی استانی و الگوهای ارزیابی سازمانهای مشابه در نهایت هفت شاخص؛ درصد کارکنان رسمی به کل کارکنان، میزانتحصیلات کارکنان، تعداد کارکنان، درصد واحدهای متخلف شناسایی شده به دفعات بازرسی، درصد تخلفات اقتصادی کشف شده به دفعات بازرسی، میزان بودجه و کیفیت خدمات پایگاه های اطلاع رسانی، بر اساس نظر کارشناسان به عنوان شاخص های پژوهش حاضر از میان خیل عظیم معیارها انتخاب شده است. پس از آن بر اساس فنون نرم تصمیم گیری، به طراحی مدل تحقیق پرداخته شده است.بافراغت از طراحی مدل، در بازهزمانیمفروض (سال 1382)، داده های خام برای اندازه گیری شاخص ها از طریق مصاحبه، اسناد و مدارک و پرسشنامه آماری گردآوری و با انجام پردازش هایی چند، در قالب مدل قرار گرفته اند.برایواکاوی نتایج تحقیق از آزمون ضریب همبستگی رتبه ای وضریب تغییرات استفاده شد و معلوم شد که تکنیک تاکسونومی غیرکلاسیک، سازگارترین روش ارزیابی سازمان های بازرگانی استانی با رویکرد MADM میباشند. روش مذکور، بر اساس مبانی نظری خود در سه مرحله با شناسایی هفت سازمان بازرگانی استانی به عنوان گزینه های ناهمگن، به اولویت بندی سازمان های بازرگانی استانی همگن در شانزده سطح اقدام نموده است. برهمین اساس سازمان بازرگانی استان همدان رتبه نخست را به خود اختصاص داده است.