درراستای تحقق اهداف ملی و به ویژه اهداف برنامه سوم توسعه کشور، هماهنگ نمودن اهداف ملی با واقعیت های منطقه ای امری اجتناب ناپذیر می باشد. بر همین اساس، تخصیص منابع باید براساس توانمندی ها و مزیت های نسبی مناطق صورت پذیرد. از طرفی، با انتخاب بخش صنعت به عنوان محور توسعه در مستندات برنامه سوم، تدوین برنامه توسعه مناطق براساس ظرفیت های بالقوه و بالفعل در این بخش امری بی بدیل می باشد ولی از آن جا که فعالیت های اقتصادی، به طور خاص و منابع و امکانات به طور عام، از لحاظ توزیع فضایی از درجه تمرکز نامطلوبی برخوردار می باشند لذا، هر منطقه متناسب با ویژگی های خاص خود نیازمند برنامه های ویژه ای است که لازمه هرگونه اقدامی در این زمینه نیز شناسایی وضعیت گذشته و موجود مناطق مختلف براساس روش های علمی مناسب می باشد. در همین راستا، مقاله حاضر با استفاده از اطلاعات سالهای ١٣٧٣ و ١٣٧٦ سطح توسعه صنعتی استانهای کشور به کمک دو روش تلفیقی تحلیل عاملی و تاکسونومی عددی و نیز روش تحلیل عاملی به تنهایی، تعیین می گردد. یافته ها بیانگر این واقعیت اند که تفاوت فاحشی در سطح توسعه صنعتی استانهای مختلف کشور وجود دارد.