مقاله حاضر، نسبت اشتغال در بخش صنعت ایران به تفکیک ٢٤ صنعت با استفاده از سه تابع توزیع پارتو، لگ نرمال و نمایی با استفاده از روش پارامتریکی برای سال های ١٣٧٣ و ١٣٧٦ برآورد شده است. در کلیه موارد، لگ نرمال برترین برازش ها را به دست داده است و برای همین، به عنوان الگوی مناسب برای برآورد نسبت تمرکز در صنایع ایران انتخاب شده است.براساسنسبت تمرکزهای حاصل از این الگو، ٢٤ صنعت مختلف در بخش صنعت از انحصاری ترین صنعت به رقابتی ترین صنعت در هر یک از سال های مورد مطالعه مرتب شده است. نتایج حاصل از برآورد این الگو حاکی از آن است که نسبت تمرکز در صنایعی مانند صنایع تولید پوشاک، عمل آوردن، رنگ کردن و ساخت کالا از پوست خزدار؛ دباغی و عمل آوردن چرم، ساخت کیف، چمدان، زین، یراق و تولید کفش؛ تولید چوب و محصولات چوبی و چوب پنبه و ساخت کالا از نی و مواد حصیری؛ انتشار و چاپ و تکثیر رسانه های ضبط شده؛ صنایع تولید ذغال کک، پالایشگاههای نفت و سوختهای هسته ای؛ تولید محصولات لاستیکی و پلاستیکی؛ تولید سایر محصولات کانی غیر فلزی؛ تولید محصولات فلزی فابریکی؛ تولید مبلمان و مصنوعات طبقه بندی نشده در جای دیگر از سال ١٣٧٣ به ١٣٧٦ افزایش یافته است. بنابراین، تمام عواقب اقتصادی ناشی از افزایش انحصار، مانند افزایش قیمت (و رانتها)، کاهش تقاضا و تولید و در نتیجه کاهش اشتغال مولد در سطح اقتصادی کلان بر آنها مترتب می باشد.