خط مشی عمومی را می توان عامل ایجاد و حفظ نظم در جوامع و برنامه حرکت از وضع موجود به طرف اهداف آرمانی دانست. همه آحاد جامعه در این امر نقش دارند اما مانند اغلب مسائل عصر جدید این موضوع نیز تخصصی شده و دارای ارکان تعریف شده می باشد که سهم آن ارکان در انجام این مهم عمده و تعیین کننده است. با ملاحظه دستاوردهای علمی مربوط به این رشته که حاصل تلاش جمعی اندیشمندان جهان است و نیز تعلیمات آسمانی مکتب کمال بخش اسلام و دخالت عقل به صورت مطالعات تطبیقی با لحاظ شرایط زمانی و مکانی به این نتیجه می رسیم که کیفیت نظام خط مشی گذاری در ایران نسبت به آنچه که باید باشد فاصله زیادی دارد. توجیه نبودن برخی از اقشار جامعه، بهره نگرفتن از یافته های علمی این رشته و مناسب نبودن تعدادی از دست اندرکاران این وظیفه از ضعف های اساسی نظام یادشده است.تذکرات و انتقادات مراکز دانشگاهی و رسانه های گروهی و صاحب نظران می تواند به عنوان نقطه شروع یک حرکت فرهنگی تلقی شده و مآلاً به ایجاد تغییرات عملی مطلوب در این زمینه منجر شود