علم اخلاق به عنوان علم و آیین و نرم افزار آداب دانی و اخلاقمندی و علم چگونه زیستن و تعیین بایدها و نبایدها و صدور احکام خوب و بد نسبت به رفتارهای آگاهانه و مختارانهی آدمیان، همواره در فرهنگهای گوناگون، در محضر پیشینیان و پسینیان خداوندگاران دین و اندیشه، جایگاهی ویژه داشته است. به عنوان نمونه باید یاد کرد از سخن رسول گرامی اسلام (ص) که فرمود: "من برای کامل کردن مکارم اخلاقی فرستاده شدم". اخلاق جدا از بنیادهای نظریاش، با داشتن کارکردهای جامعهشناسانه و روانشناختی کارروا، به مثابهی نماد، داور، روش، دورنما و دیدگاه عمل کرده و در اعتمادسازی و ایجاد همبستگی در میان افراد جامعه و دولتها، آبشخوری توانگر بوده است. هرچند آن، در مقام شرحه شرحه شدن، شمولیت، بازگویی و بازنمودگی پیهم چالش و فرانمود است و در پیشگاه اندیشگی متفکران که سعی مستمر در پژوهیدن آن داشتهاند، خویی نپذیرنده و ناشناسنده دارد و بهگاه هر تصمیم خرد یا کلان و ارائهی پاسخ به پرسشهای مطرح (از قبیل اینکه آیا گرفتن آن یا این تصمیم، خوب است یا بد؟ درست است یا نادرست؟) دیریاب و سهل و ممتنع مینمایاند.نوشتار حاضر با توجه به اهمیت و ورود اخلاق به عرصهی سازمانهای دولتی و نیز به ضرورت به "سر بردن در عصر بحران اخلاقی" و "کاهش شدید اعتماد مردم نسبت به رعایت جنبههای قانونی و اصول اخلاقی توسط مدیران و سازمانها" جستارگونهای است دربارهی اخلاق و سازمان. و علاوه بر کاویدن نگرشها و ضرورتهای آن، تلاش کرده است تا ابعـاد مدیریت اخلاق و زیرساخت اخلاقی (نرم افزار و سخت افزار درونیسازی و ارتقای اخلاقیات که به گونهای نظاممند، مجموعه عوامل تاثیرگذار و کنترل کنندهی رفتارهای غیراخلاقی را می نمایاند،) به ویژه برای بخش خدمات عمومی را بررسی نماید