امروزه همگام به تمرکز بر مغز افزار و تفوق منابع انسانی به عنوان مهمترین عناصر ایجاد کننده مزیت رقابتی سازمانها، مدیریت در تلاش است با شناخت هرچه بیشتر این منبع، زمینه های رشد و بالندگی آن را فراهم آورده و در محیط رقابتی فرصتهای بیشتری را در اختیار گرفته و منافع افزون تری حاصل نماید. مسلمان نخستین گام در توسعه منابع انسانی شناخت نیازهای فعلی نیروی انسانی سازمان و ارزیابی میزان رضایت آنها از وجوه مختلف سازمانی و طی آن تدوین استراتژی بهبود دهنده ابعاد مختلف سازمان با اتکاء بر اولویتها و عوامل موثر بر رضایت از دیدگاه نیروی انسانی می باشد. دراین مقاله بر اساس مطالعه و بررسی تئوریهای مختلف رضایت و انگیزش، در نگرشهای مختلف مدیریت عوامل مؤثر بر رضایت فرد از سازمان شناسایی و با اعمال رویکرد سیستمی طبقه بندی می شوند، طی آن با در نظرگرفتن ویژگی های مطلوب جامعیت و انعطاف پذیری و تامین خصوصیت رفتاری سطح رضایت از عوامل مختلف مؤثر بر آن بنا به نظریه دو عاملی هرزبرگ، مدل عمومی تابع خطی رضایت و ابزار پرسشنامه ای جهت سنجش آن تدوین می گردد.درادامه نیز پایایی و روایی مدل عمومی و ابراز سنجش مورد بررسی قرار گرفته که براساس نتایج حاصله تایید می گردد. سپس با استفاده از تکنیکها و مفاهیم آماری و ریاضی، زمینه لازم جهت تجزیه و تحلیل نتایج و برنامه ریزی بهینه منابع مختلف سازمان به منظور بیشینه سازی میزان رضایت پرسنل سازمانی فراهم آمده است.