یکی از مشخصه های بارز عصر حاضر پیچیدگی محیط داخلی و خارجی سازمانها و نهادهای اجتماعی می باشد. درچنین محیطی داشتن دیدگاه سیستمی و کل نگر برای مدیریت سازمانها الزامی می باشد تا از طریق دیدگاه سیستمی و اینده نگر بتوانیم تمامی مولفه های اساسی و عناصر موثر بر عملکرد سازمان را در نظر گرفته و سپس فعالیتهای سازمان را طوری برنامه ریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل کنیم که به بهترین وجهی بتوانیم از تاثیرات منفی عناصر محیط داخلی و خارجی در امان بوده و حتی بر آنها تاثیر گذاشته و آنها را کنترل نماییم. سازمانهای عصر حاضر برخلاف گذشته برای حفظ خوشنامی، شهرت، رشد و بقای خود نیازمند مبذول داشتن توجه به گروههای مختلفی در کنار سهامداران و مالکان سازمان می باشند. در گذشته ای نه چندان دور رشد و بقای سازمان ها تنها با ارضای نیاز گروههای معدودی که در رأس آنها سهامداران قرار داشتند، پیوند خورده بود، اما در عصر جدید سازمانی، چالشهای قانونی، اقتصادی، سیاسی، اخلاقی و فرهنگی موجب ظهور ذینفعانی شده است که نسبت به سازمان خود را ذی حق می دانند. بدین جهت در این مقاله ابتدا تعریفی از ذینفع، انواع گروههای ذینفع و ماهیت ادعاهای انها ارائه داده و سپس مدیریت ذینفعان و کسب رضایت آنها توضیح داده خواهد شد و نهایتاً اقدامات سازمان ها در جهت کاهش تأثیرپذیری و افزایش اثرگذاری بر گروههای ذینفع مورد بحث قرار خواهد گرفت. درخاتمه نیز نتیجه حاصل از این نوشتار ارائه می گردد.