مقاله حاضر در صدد بررسی تغییرات در تفکر مدیریت آموزشی در رابطه با پارادایم های جدید آشوبه پیچیدگی و کارآفرینی است. هدف اصلی این مقاله ارایه تحلیلی جدید از ارتباط نظریه آشوب و نقش مدیران موسسات آموزشی به عنوان افرادی کارآفرین می باشد. چنانچه مدیریت به معنی تاثیر گذاری بر محیط و ایجاد هویت جدید برای موسسه توانمند سازی و فضای توام با اعتماد و احترام متقابل نگریسته شود. مدیران موسسات آموزشی ناگزیر هستند تا الزامات فعالیت در سازمان های عصر حاضر که دارای دو ویژگی اساسی بحران و آشوب و خلاقیت و ریسک پذیری هستند را رعایت کنند. درواقع، با توجه به ماهیت پیش فرض های منطق فازی نظریه آشوب در رابطه با غیرخطی بودن، عمر سازمان و رفتار نامطمئن و همچنین کارآفرینی به صورت ریسک پذیر و خلاقیت، نوآوری، استقلال طلبی، آینده نگری و خستگی ناپذیری نیاز است تا دانش مدیریت آموزشی به لحاظ نظری و عملی دستخوش تغییر گردد.