برای بسیاری از شرکتها، استفاده از تکنولوژی اطلاعات با خرید سخت افزارهایی چونMain frame ها، کامپیوترهای شخصی و شبکه ها آغاز می شود. در این موارد استفاده از IT بر مبنای تکنولوژی است. این شرکتها اغلب در درک چگونگی استفاده از چنین منابع و سیستم هایی جهت کسب و کار خود با مشکل مواجه می شوند. در این موارد از IT معادل با واژه هزینه سنگین یاد می شود. از سوی دیگر این نکته روز به روز آشکارتر می گردد که استفاده صحیح از IT مزایای رقابتی بدنبال خواهد داشت. چنین استفاده استراتژیکی از IT، مستلزم داشتن استراتژی واضحی از کسب و کار است که نشان دهد سازمان چه اهدافی را درخصوص مشتریان، تأمین کنندگان، رقبا، شرکا و ذوالحقوق داشته و ITدر مورد هریک چه نقشی را ایفا می کند. بر پایه استراتژی کسب و کار، استفاده از IT و چگونگی معماری و زیرساختهای لازم مشخص خواهد شد. درنتیجه سازمان قادر به نشان دادن چگونگی حمایت ITاز کسب و کار و موقعیت بازار خواهد بود. اگر بدین گونه از ITاستفاده شود، دیگر از ITبه عنوان هزینه برای سازمان یاد نخواهد شد و ITبه واقع عاملی جهت یکپارچگی اهداف در استراتژیهای سازمان خواهد گشت. این مقاله به چگونگی احصاء استراتژی های باتوجه به معماری و زیرساختهای لازم برای ITخواهد پرداخت. این روش در اقصی نقاط جهان برای بارهای بسیاری بکار گرفته شده است و برای بسیاری از سازمان ها، از سازمان های کوچک تا خیلی بزرگ و سازمان های انتفاعی و غیرانتفاعی پاسخ مناسبی ارائه داده است.