پارادایم ها در بطن خود حامل قواعد فرصت زا هستند و انسان در نگرش استراتژیک خود به دنبال فرصتها است. وقتی پارادایم ها تغییر می کند، با خود فرصتهای جدیدی را به همراه می آورد. دلیل این امر این است که قواعد جدید فرصتهای جدیدی را می سازند. در بازارهای پایدار، مدیران می توانند به استراتژیهای پیچیده که ثروت آفرینی و رشد قابل دارند دست یابند. در این شرایط، می توان به دنباله روی از کارآفرینان پرداخت و فرصتها را در اینجا و آنجا با تعدادی قواعد ساده و محدودی فرایندهای کلیدی شکار کرد. به عبارت دیگر، وقتی کسب و کار پیچیده می شود، استراتژی باید ساده شود. مانند تمام استراتژی های اثربخش، استراتژی به عنوان قواعد ساده درباره متمایز و متفاوت بودن است. اما برخلاف استراتژی های سنتی، این تمایز از طریف پیوند دقیق و مستحکم بین سیستم های فعالیت یا قابلیت های بارز بدست نیامده است. این تمایز از تمرکز بر فرایندهای کلیدی استراتژیک و تکوین قواعد ساده ای که به آن فرآیندها شکل می دهند، حاصل می شود. زمانی که از آن فرآیندها یک الگو پدیدار می شود، نتیجه حاصله می تواند مزیت رقابتی بلندمدت داشته باشد.