یکی از اهداف مهم خصوصیسازی در کشورهای مختلف بهبود کارآیی و بهرهوری منابع ملی است. در این تحقیق با استفاده از صورتهای مالی حسابرسی شده شرکتهای واگذار شده و سالنامههای بورس، بازده سهام شرکتها برای دورههای قبل و بعد از خصوصیسازی و همچنین یک دوره مشابه برای شرکتهای مشمول خصوصیسازی و شرکتهایی که دولتی باقی ماندهاند، محاسبه و مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که پس از خصوصیسازی بازده سهام شرکتها تغییر معنیداری داشته است، منتها این تغییر در حالت کلی مثبت نبوده است. همچنین در یک دوره زمانی مشابه 3 ساله شرکتها چه دولتی باقی مانده باشند و چه خصوصی شده باشند، تفاوت معنیداری بین بازدهی سهام آنها وجود ندارد. بهطور کلی و با توجه به نتایج آزمون، شواهدی فراهم شده است که فرضیه اصلی تحقیق مورد تائید قرار نمیگیرد. ازاینرو اجرای سیاست خصوصیسازی قادر به دستیابی به اهداف آن یعنی بهبود بازده سهام شرکتها نبوده است. عمدهترین دلیل عدم کامیابی سیاست خصوصیسازی، شرایط نامساعد ایران و فقدان بسترهای مناسب برای دستیابی به اهداف این برنامه و همچنین وجود مسائل فنی مهمی مانند قیمتگذاری سهام است. بنابراین تا زمانی که این شرایط نامساعد، بهبود پیدا نکند، خصوصیسازی منجر به مشکل می شود.