این تحقیق با هدف بررسى و شناخت بخشى از فرایند ایجاد ریسک وارتباط آن با هزینه هاى مالى شرکت ها، در بورس اوراق بهادار کشور انجام شده است. در این تحقیق نخست مروری بر نظریه هاى موجود در بحث ساختار سرمایه و رابطه بین نسبت بدهى و نرخ بازده حقوق صاحبان سهام شده است و به دنبال آن پژوهش گر با جمع آورى اطلاعات مالى شرکت هاى سهامى عام یک نمونهء 86 عضوى از میان 12 صنعت انتخاب و دو فرضیهء مکمل را آزمون کرد. در آزمون فرضیهء اول که از مدل رگرسیون خطى، با تلفیق کلیه صنایع استفاده شد، نتیجهء حاصله دلالت بر عدم ارتباط معنى دار خطى و مثبت بین اهرم مالى و ریسک سیستماتیک داشت و در آزمون فرضیهء دوم، ابتدا شرکت هاى نمونه بر اساس شاخص ریسک تجارى با استفاده از آزمون LSD طبقه بندى شده و سپس تست اعتبار وجود اهرم هاى متفاوت مالى در هر طبقهء ریسکى انجام شد (با استفاده از آزمون ANOVA) در نهایت ارتباط بین اهرم مالى و ریسک سیستماتیک شرکت ها در مورد هر کدام از گروه ها و طبقات ریسکى، با استفاده از آزمون مقایسهء انحرافات انجام گرفت. نتایجع این آزمون نیز بر عدم، جود پراکندگى معنى دار در ریسک سیستماتیک شرکت ها، بعد از افزایش بدهى نسبت به قبل از افزایش بدهى، دلالت داشت.