این مقاله به دنبال بررسی میزان آگاهی مصرف کنندگان از محصولات سبز و مزایای این محصولات می باشد و آیا بازاریابی و تکنیکهای ایجاد تصویر مارک تجاری در اذهان می توانند به ایجاد نام تجاری سبز و معرفی الگوهای جدید مصرف برای سبک زندگی در زمان حال و در جایی که محصولات دوستدار محیطی به طور فزاینده ای در دسترس است کمک کنند. نمونه مورد مطالعه از زنان مراجعه کننده به فروشگاه های شهروند، بدلیل نگرانی مادران از سلامت آینده فرزندانشان، بطور تصادفی انتخاب، و از پرسشنامه های جمع آوری شده 115 پرسشنامه قابل استفاده بود. داده های مربوطه با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و برای فرضیه اول از آزمون رگرسیون و برای سایر فرضیات از میانگین تجمعی برای سنجش تشابه دیدگاه ها استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که شکاف بین عقاید و رفتار مصرف کنندگان در گرایش به سبز بودن وجود دارد وهمچنین اکثریت پاسخ گویان بطور کلی به مارک های شناخته شده اعتماد بیشتری دارند و توجه چندانی به خرید از تولید کنندگان محصولات دوستدار محیط ندارند. محصولات سبز را مبتنی بر تجربیات قبلی و مکالمات شفاهی قضاوت می کنند و کمتر در رویارویی با ارتباطات محصولات سبز هستند، و ارتباطات بازاریابی بهتر مشتریان را وادار به خرید سبز می کند.