تئوری ساختار سرمایه دو مدل رقیب را برای تصمیمگیریهای تأمین مالی شرکتهای سهامی ارائه میدهد؛ مدل توازی و مدل ترجیحی. در مدل توازی، شرکتها اهرم بهینه را با برقراری توازن میان منافع و هزینه های بدهیها شناسایی میکنند. اما در مدل ترجیحی، شرکتها تأمین مالی را ابتدا با سود انباشته، سپس با بدهیها و در نهایت با اوراق سهام انجام میدهند. تحقیقات تجربی نتایج متناقضی را در مورد چگونگی انتخاب ساختار سرمایه برای شرکتها ارائه میدهد. در این راستا، این تحقیق در پی بررسی تأثیر عوامل مؤثر و اطلاعات تأخیری بر تغییرات اهرم مالی شرکتها میباشد. برای این منظور، داده های مورد نیاز این تحقیق از 164 شرکت فعال در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1379 الی 1383 جمعآوری گردید. با بهکارگیری مدل رگرسیون داده های تابلویی، نتایج این تحقیق نشان میدهد که بین سودآوری، بازده سهام، کسری مالی و نسبت ارزش بازار بر ارزش دفتری داراییهای شرکت با ساختار سرمایه رابطه معنیداری وجود دارد. این رابطه در مورد سودآوری از قوت بالایی برخوردار بوده و پایداری تأثیر آن بر اهرم بازار تا دو سال ادامه مییابد. همچنین در مورد کسری مالی نیز، تأثیر آن بر اهرم دفتری تا دو سال ادامه مییابد. تأثیر بازده سهام بر اهرم دفتری تا یک سال پایدار میباشد. اما نسبت ارزش بازار بر ارزش دفتری داراییهای شرکت تنها متغیری میباشد که دارای تأثیر کوتاهمدت هم بر اهرم بازار و هم بر اهرم دفتری میباشد و تأثیر آن بر دوره های دیگر تسری پیدا نمی کند.