مصاحبه سایت مدیر با یاسمن قیدر رتبه 33 کنکور کارشناسی ارشد سال 1395 رشته مدیریت بازرگانی
بسمه تعالی
1- ضمن تبریک به شما در ابتدا لطفا درصدهای خود در دروس مختلف کنکور و رتبه خود را بیان کنید؟
با سلام و عرض قبولی طاعات و عبادات
درصدها: زبان 55.56 مدیریت از دیدگاه اسلام 66.67 ریاضی و امار 43.33 تئوری مدیریت 42.22 اقتصاد خرد و کلان 30 مدیریت منابع انسانی 2.22 بازاریابی 42.22 مبانی کارآفرینی 28.89
رتبه: 9 کارآفرینی- 20 منابع انسانی- 31 فناوری اطلاعات- 33 بازرگانی- 33 دولتی- 39 تکنولوژی- 75 صنعتی
2- رشته و دانشگاه محل تحصیل شما در مقطع لیسانس چه بوده است و با چه معدلی فارغ التحصیل شده اید؟ آیا در حین مطالعه برای کنکور شاغل یا دانشجو بودید؟
دانشجوی رشته کسب و کار های کوچک(کارآفرینی) در دانشگاه تهران- معدل نهایی 18.96
از سال اول لیسانس در یک مدرسه به مدت سه روز در هفته به عنوان کارشناس پژوهش مشغول به کار هستم که در بهمن و اسفندماه کل هفته را پوشش می داد ولی 7 ترم درس خود را به پایان رساندم. به نظرم دور نماندن از فضای درس و دانشکده و در صورت اتمام درس، روی اوردن به کتابخانه به مراتب بهتر از خانه نشینی صرف است.
3- آیا در کلاسهای کنکور و آزمونهای آزمایشی موسسات آمادگی کنکور شرکت داشتید؟ این آزمونها و کلاسها را تا چه در موفقیت خود موثر می دانید؟
بله. به طور کلی شرکت کردن در کنکورهای آزمایشی بسیار مفیدتر از شرکت نکردن در آن هاست است.اگر همگام با آزمون ها مطالب خوانده شود و با بالاترین درصد آمادگی سر جلسه آزمون حاضر شوید، عالی است و در غیر این صورت هم زمان بندی و بودجه بندی درس ها یک استرس مثبتی القا می کرد.البته پیشنهاد من شرکت در آزمون هایی با بالاترین جامعه آماری است. در بدترین حالت رتبه ی نه چندان جالب در آزمون های آزمایشی، انگیزه ای برای بهتر کردن رتبه در آزمون های بعدی و کنکور اصلی است. بهترین رتبه من در آزمون آزمایشی که یک هفته مانده به کنکور با جامعه آماری کمتر نسبت به کنکور به دست آمد؛رتبه 66 بود.
کلاس به خصوصی نرفتم اما اگر به عقب برگردم حتما برای اقتصاد و تحقیق در عملیات به کلاس می روم. چند همایش برای تئوری مدیریت و اسلام رفتم که کمک شایانی در درصد های به من کردند.اگر در هر یک از درس های استراتژیک در مدیریت مثل اقتصاد و تحقیق در عملیات و ریاضی با ضعفی رو به رو هستید حتما به کلاس روید و برای درس تئوری شرکت در کلاس یا همایش واقعا لازم است.
4- از چه زمانی شروع به مطالعه دروس نمودید و به طور متوسط روزانه چه مقدار مطالعه داشتید؟
به نظرم بهترین برنامه ریز برای هر دانشجو، خود فرد است. من می دانم که در چه درسی ضعیف و در چه درسی قوی هستم، من می دانم که بهترین ساعت برای خواندن درس کدام است و ...
من مشاور برای برنامه ریزی هم داشتم اما در نهایت روشی را در پیش می گرفتم که به نظر خودم بهتر بود، اما وجود یک مشاور برای تلنگر و کاهش استرس لازم است.
من از تابستان درس خواندن را شروع کردم اما با جابه جایی زمان کنکور به اردیبشهت ماه خیلی آن را جدی نگرفتم،در آذر و دی ماه روند بهتری را در پیش گرفتم اما با نبود انگیزه و فشار کاری آن طور که باید موفق نبودم.
فشار اصلی را از روز دوم فروردین به خود آوردم،به جز روز اول و 12 و 13 فروردین بیشتر از ده ساعت در روز درس خواندم و مسلماً استرس بالایی را با توجه به زمان کم و مطالب زیاد تجربه کردم.در اولین آزمون بعد از تعطیلات فروردین اولین رتبه دو رقمی خود را به دست آوردم و انگیزه بیشتری گرفتم.از اول اردیبهشت نیز مرخصی گرفتم و به طور کل در خانه درس می خواندم.در هفته های آخر مطالعاتم به روزی 12،13 ساعت می رسید که البته در چند هفته به کنکور با از دست دادن یکی از اقوام درجه یک؛این روند پیوسته نبود.
5- کدام دانشگاه و گرایش را برای تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد انتخاب کرده اید؟کتابها و منابع پیشنهادی شما در هر یک از دروس رشته مدیریت کدامها هستند و در هر درس چه توصیه های خاصی به داوطلبان دارید؟
برای رشته بازرگانی دانشگاه تهران در کنکور شرکت کردم و در انتخاب رشته همین رشته را در اولین انتخاب زدم.اما بعد از آن مدیریت آی تی دانشگاه تهران را زدم. از مدیریت بازرگانی دانشگاه شهید بهشتی هم به خاطر قبولی بدون آزمون در آن،آسوده خاطر بودم.توصیه اکید من به دوستان برای انتخاب رشته این است که حتما نزد یک مشاور برتر روند چون مطالب پراهمیت بسیاری وجود دارد که ما از آن ها بی خبر هستیم.
زبان: زبان عمومی و تخصصی دکتر محمدرضا ناصرزاده و نرم افزار لغات 504 و کتاب زبان تخصصی مدرسان شریف.
برای زبان مرور و دوره هر روزه یا حداکثر یک روز در میان لازم است، مخصوصا برای یادگیری لغات. من حتی برای زبان یک سری فلش کارت برای خودم درست کردم و آن ها را تکرار می کردم. برای زبان تخصصی نیز باید متن های مختلف را خواند و تست زد و به نظرم زبان درسی است که با استمرار و ممارست به دست می آید و در نهایت برای دست یافتن به درصد های بالا،من تمرکز خود را بر روی سوالات 11 تا 30 زبان گذاشته بودم چون 10 سوال اول زبان که از لغات است،می تواند در حدی سخت باشد که حتی یک سوال را هم نتوان زد.
تئوری: جزوه های سایت خانه مدیریت،تئوری مدیریت مدرسان شریف و تئوری مدیریت مهرداد پرچ
برای تئوری منابع زیادی وجود دارد، به نظرم باید خودتان در منابع مختلف بگردید و کتابی که با آن راحت تر هستید را پیدا کنید. من اول سراغ کتاب مدیریت عمومی دکتر الوانی رفتم و نتوانستم بیشتر از چند صفحه اول آن را بخوانم، بعد کتاب تئوری مدرسان را انتخاب کردم و با سرعت کند تا حدودی جلو رفتم که این سرعت تا حدودی مرا نسبت به درس تئوری بی انگیزه می کرد، به طوری که در آزمون های آزمایشی درصدهای زیر بیست به دست می آوردم.بعد از آن سراغ کتاب مجموعه سوالات طبقه بندی شده ی کنکور کارشناسی ارشد آقای پرچ رفتم و همراه با خواندن جواب تست ها،مطالب را یاد می گرفتم، اما به نظرم جهش اصلی درصدهای تئوری بعد از شرکت در همایش آقای پورشفیع آغاز شد،جزوه ها و نحوه برخورد با مطالب به نحو جذابی باعث شد هم به تئوری علاقمند شوم و هم بهتر آن را درک کنم.بعد از آن هم تست های تألیفی و تست های آزمون خانه مدیریت کمک شایانی کرد.
مدیریت اسلام:جزوه مدیریت اسلام سایت خانه مدیریت
من هیچ علاقه و انگیزه ای برای خواندن کتاب های قطور و مبهم و گیج کننده مدیریت اسلام نداشتم،به نظرم همه اش بازی با کلمات بود(سازمان پارسا،آخرت گرا،توحیدی، اسوه و ...) و تنها منبع مورد استفاده جزوه مدیریت اسلام خانه مدیریت و همایش آقای پورشفیع بود.
اقتصاد:اقتصاد خرد و کلان دکتر نظری
به نظرم اقتصاد مثل ریاضی، درسی نیست که تنها با خواندن و استمرار جواب دهد و حتما اگر به عقب برگردم برای این درس به کلاس خواهم رفت.
ریاضی و آمار:ریاضیات و کاربرد آن در مدیریت دکتر رنجبران
چون دیپلم ریاضی فیزیک داشتم، پایه ریاضی نسبتا خوبی داشتم.ابتدا کتاب دکتر امید محمودیان را شروع کردم ولی به نظرم رسید خیلی فرموله شده است و من اصلا حفظیات خوبی نداشتم، پس با کتاب آقای رنجبران جلو رفتم.
آمار را هم به طور کلی حذف کرده بودم چون هم وقتی برای شروع ان نداشتم و هم به نظرم تأثیر زیادی نمی توانست داشته باشد و هم نمی توانستم همه فرمول ها را حفظ کنم.
بازاریابی:کتاب بازاریابی آقای مناجاتی(که کافی نیست)- بازاریابی دکتر عبدالحمید ابراهیمی
کتاب بازاریابی سه استاد برای من متن روانی نبود و اصلا نمی توانستم آن را بخوانم، کتاب کاتلر هم با توجه به حجم بالایش جزء گزینه هایم نبود، کتاب آقای مناجاتی را شروع کردم و چند بار خواندم اما با دیدن سوالات کنکور، فهمیدم منبع جامعی نیست که صرفا بتوان به آن اکتفا کرد و در کنار آن کتاب بازاریابی دکتر ابراهیمی را پیشنهاد می کنم.
کارآفرینی: مبانی کارآفرینی دکتر داریانی
6- به طور کلی چه توصیه هایی در خصوص نحوه مطالعه داوطلبان و آمادگی برای کنکور کارشناسی ارشد دارید؟
نکته 1: استفاده از مشاور
به نظرم فضای کارشناسی و کارشناسی ارشد کاملاً متفاوت است، اطلاعات داوطلبان خیلی کمتر است و جزییات نسبت به کارشناسی بیشتر. استفاده از مشاوری که به ایشان اعتماد دارید، هم در حین درس خواندن و هم برای انتخاب رشته لازم است.
نکته 2: کلاس و همایش
اشتباه مرا تکرار نکنید. اگر در درسی از آمادگی لازم برخوردار نیستید(مخصوصا ریاضی و تحقیق در عملیات و اقتصاد) حتما به کلاس بروید.البته کلاسی که می روید باید شرایط خاص خود را داشته باشد که بهتر از من می دانید.(غیرمنطقی طولانی نباشد مثلا اگر همه جا ریاضی را در 80 ساعت ارائه می دهند، جایی را انتخاب نکنید که آن را در 120 ساعت ارائه می دهد و ...)
نکته 3: لیست کتاب ها را خودتان بر حسب ویژگی هایتان انتخاب کنید
من حداقل برای درسی مانند تئوری مدیریت 7 جلد کتاب و یک سری فلش کارت خریدم که تنها یکی از آن ها را به پایان رساندم و برای بقیه درس ها هم کم و بیش وضعیت به این ترتیب بود. خود شما باید بگویید با کدام نگارش بهتر کنار می آیید،نه مثل من که هر کس هر کتابی را پیشنهاد می داد آن را می خریدم.
نکته 4: حتما تست بزنید
به نظرم تست زدن نقش بسزایی در تثبیت آموخته ها و حتی تکمیل یادگیری دارد، تک درس و تک مبحث برای شروع تا چند هفته مانده به کنکور تست بزنید ولی بعد از آن تست های سال ها ی گذشته کنکور مجموعه مدیریت و اجرایی را با زمان بندی بزنید.
نکته 5: حتما برنامه ریزی داشته باشید و آزمون بدهید (دانلود جدول مطالعات هفتگی)
برای هفته به هفته خود برنامه ریزی داشته باشید حتی اگر به همه ی آن نمی رسید. برنامه ریزی باعث می شود بدانیم که چقدر خوانده ایم و چقدر عقب هستیم. مخصوصا اگر در آزمون شرکت کنید زمان بندی اینکه تا دو هفته ی دیگر باید چقدر از مطالب را بخوانید، را می دانید
نکته 6: دانشگاه تنها یک برند است، ناامید نشوید؛ همه از صفر شروع می کنیم.
4 سال تحصیل در دانشگاه تهران و فارغ التحصیلی با رتبه یک و معدل 18.96 به من ثابت کرد، دانشگاه چیزی به دانش آدمی اضافه نمی کند مگر خودش مطالعه زیادی داشته باشد. حتی به جرأت می توانم بگویم نه تنها من بلکه همکلاسی های من نیز ده دقیقه نمی توانیم راجع به رشته و درس های خود صحبت کنیم، همه شب امتحان تا صبح بیدار بودیم و نمره های خوب گرفتیم. پس نگران نباشید، همه در هر دانشگاهی تقریبا از صفر شروع می کنند.
نکته 7: هر وقت شروع کنید،دیر نیست
من با تحقیق در عملیات صفر و آمار حذف کرده، اقتصاد ضعیف و در حالی که چیزی از ریاضی دو نمی دانستم،درس مبانی مدیریت را در دانشگاه با نمره 13 پاس کرده بودم و تئوری ای که کابوس بود، بازاریابی ای که اگر چه با نمره 19 پاس شد اما حتی فصل اول کتاب آقای مناجاتی هم به طور کامل تدریس نشده بود و به هر جهت فشار کار، از دوم فروردین یعنی زمانی که تقریبا 45 روز به کنکور مانده بود با انگیزه بالا شروع کردم.
(هزار کوه گرت سر راه شوند، برو هزار ره گرت از پا در افکنند،نایست)