سایت مدیر به روال سالهای گذشته گفتگوهایی با نفرات برتر گرایشهای مختلف رشته مدیریت ترتیب داده است.
در این بخش گفتگوی سایت مدیر با آقای علیرضا توکلی رتبه 1 کنکور کارشناسی ارشد سال 1393 رشته کارآفرینی را می خوانید.
ضمن تبریک به شما در ابتدا لطفا درصدهای خود در دروس مختلف کنکور و رتبه خود را بیان کنید؟
ضمن عرض سلام و تشکر بابت سایت کاملتون که به شخصه در دوران قبل و بعد از کنکور بسیار زیاد ازش استفاده کردم و برام مفید بوده؛
علیرضا توکلی هستم، متولد سال 69
زبان عمومی و تخصصی : سفید
ریاضی و آمار :83.33
تئوری مدیریت : 68.33
اقتصاد خرد و کلان :73.33
بازاریابی : 84.44
کارآفرینی : 42.22
رتبه 1 درگرایش کارآفرینی، 18 دولتی، 23 فناوری اطلاعات، 32 بازرگانی، 68 صنعتی
رشته و دانشگاه محل تحصیل شما در مقطع لیسانس چه بوده است و با چه معدلی فارغ التحصیل شده اید؟آیا در حین مطالعه برای کنکور شاغل یا دانشجو بودید؟
ریاضی محض، دانشگاه صنعتی امیرکبیر، معدل:13.75 که البته معدل موثرم شد: 14،80، ورودی سال 87
من ابدا قصد شرکت در کنکور ارشد و نداشتم، اما در خلال تاسیس یه شرکت و ورود عملی به حوزه کارآفرینی و بعد از کمی تحقیق به این تصمیم رسیدم و در فرآیند آماده شدن برای کنکور عموم اقدامات مربوط به شغلم که بیشتر در ارتباط با اخذ مجوزهای لازم برای شروع کار و طراحی مدل اقتصادی بود رو به حالت تعلیق درآوردم.
آیا در کلاسهای کنکور و آزمونهای آزمایشی موسسات آمادگی کنکور شرکت داشتید؟ این آزمونها و کلاسها را تا چه در موفقیت خود موثر می دانید؟
من در 3 آزمون آزمایشی حضوری و 2 آزمون اینترنتی موسسه ماهان شرکت کردم و در هر 5 مرحله موفق به کسب رتبه 1 شدم؛ معتقدم آزمون های آزمایشی برای داوطلب هایی که عزم جدی برای قبولی داشته باشن مفیده، مهمترین نکته در خصوص این آزمونها اینه که شما متوجه مواردی میشین که احتمالا قرار بوده بعد از کنکور اصلی توجهتون و جلب کنه و با این مکانیزم شما صاحب یک مزیت زمانی برای مرتفع کردن نقاط ضعف خودتون خواهید شد.
مشخصا با این قرائت از آزمونهای آزمایشی، جامعه آماری بزرگتر از جایگاه بی بدیلی برخورداره.
از چه زمانی شروع به مطالعه دروس نمودید و به طور متوسط روزانه چه مقدار مطالعه داشتید؟
دقیقا از اول آبان ماه؛ با توجه به ماهیت رشته لیسانسم تمامی دروس کنکور (به جز ریاضی و بخشهایی از آمار) برام کاملا جدید بود و به همین علت از همون ابتدا خیلی جدی وارد عمل شدم و در همون هفته اول به میانگین ۹ ساعت مطالعه در روز رسیدم که این میانگین تا روز کنکور شیب صعودی داشت و به 12 ساعت هم رسید.
معتقدم مهمتر از میزان کمی مطالعاتم، تمرکزی بود که روی پروسه آماده سازی برای کنکور گذاشته بودم، به طوریکه چیزی نمیتونست حواسم و پرت کنه و در این بازه تقریبا 4 ماهه هیچ روزی نبود که احساس ناامیدی کنم یا خسته شم یا به هر شکل به صورت قهری این فرآیند و متوقف کنم حتی برای چند دقیقه.
کدام دانشگاه و گرایش را برای تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد انتخاب کرده اید؟
مدیریت کارآفرینی دانشگاه تهران - گرایش کسب و کار جدید
کتابها و منابع پیشنهادی شما در هر یک از دروس رشته مدیریت کدامها هستند و در هر درس چه توصیه های خاصی به داوطلبان دارید؟
من علی رغم اینکه تصمیمم و برای شرکت در کنکور کمی دیر گرفته بودم، تونستم تعداد زیادی از منابع و بخونم که به نظرم علتش و میشه در علاقه شخصی و هدف روشنی که جلوی روم بود توضیح بدم.
من به صورت لایه ای درسها رو مورد مطالعه قرار دادم، تو لایه اول به سراغ مبانی سازمان و رفتار سازمانی رضائیان (تئوری)، 3 استاد (بازاریابی)، خرد و کلان نظری (اقتصاد) و مبانی کارآفرینی رفتم.
بعد ازینکه یه شمای کلی از مطالب توی ذهنم شکل گرفت در لایه دوم مدیریت الوانی و تست پرچ (تئوری)، بازاریابی ماهان و کارآفرینی ماهان و مطالعه کردم و در لایه سوم برای کسب تسلط بیشتر از این منابع کمک گرفتم: کتاب تئوری ماهان و پک نکات تکمیلی DLM که خودش شامل بخش های زیادی مثل خلاصه کتاب رابینز، جوادین، ضمائم الوانی، پاسخ تشریحی کنکورهای قبل، جمع بندی جامع موضوعی و... بودو همچنین 2000 تست (تئوری)، 2000 تست (بازاریابی)، خرد و کلان قاسمی (اقتصاد)، کتاب جامع کارآفرینی و پک نکات تکمیلی DLM شامل خلاصه چندتا کتاب و چندتا آزمون و... (کارآفرینی)
در مقطعی هم سراغ ۲۰۰۰ تست خرد و کلان نظری رفتم و تقریبا نصف تستاشو زدم.
البته در خلال تلاش برای تسلط بیشتر، از دوره کتابهایی که قبلا خونده بودمم غفلت نمیکردم.
چنین باوری ندارم که برای نتیجه گیری توی کنکور لزوما باید این همه کتاب خوند، به خصوص زمانی که بسیاری از مطالب این کتابها هم پوشانی دارن؛ نیت من قبل از نتیجه گیری توی کنکور، موفقیت توی کسب و کارم و قبل تر از اون علاقه شخصیم بود.
مثلا شاید در مورد تئوری یا بازاریابی یا حتی کارآفرینی، کتاب ماهان یا پک DLM مجموعه نسبتا کاملی باشه؛ البته با توجه به سوالات عجیب و غریب درس کارآفرینی توی کنکور امسال به نظرم باید تغییرات بنیادینی در مورد منابع حاضر اعمال بشه.
من بسیار زیاد تست زدم که بخش عمده اش مربوط میشد به آزمونهای چندسال اخیر ماهان (شامل آزمونهای خودسنجی و اینترنتی که به کمک اونها در یک ماه آخر منتهی به کنکور حدودا 10 بار از خودم آزمون جامع گرفتم)و بخش دیگش سوالات کنکور و سوالات تالیفی کتابهایی که داشتم و بعضا سایت مدیر (به ویژه در مورد جواب کنکورهای دکترا در برخی دروس مثه تئوری و کارآفرینی).
در مورد ریاضی چون کاملا تسلط داشتم فقط به تهیه کتاب رنجبران اکتفا کردم و از روی اون اقدام به تست زنی میکردم؛ اما در مورد آمار قضیه کمی پیچیده تر بود، من اول کتاب آمار ماهان و یه نسخه قدیمی کتاب عادل آذر و خوندم که از هیچ کدومشون خوشم نیومد.
بعدا یه نسخه قدیمی از آمار پارسه به دستم رسید که خوب بود تقریبا اما قدیمی، یعنی سوالات 10 سال اخیر کنکور و نداشت و در انتها آمار رنجبران و خریدم که خوب بود اما فوق العاده نبود. کلا به نظرم کتب آمار (مخصوص مدیریت) نیازمند یه تغییر نگرشه.
همینجا به این نکته اشاره کنم که تمام کتابهایی که خوندم بدون استثنا غلط داشتن به خصوص توی قسمت جوابهای کنکور، اما به نظرم دقیق ترین جوابهای کنکور برمیگشت به DLM که من خودم معمولا از اون استفاده میکردم.
و در مورد زبانی که من حتی به خوندنش فکر هم نکردم باید بگم که پک DLM واقعا عالیه!
من بعد از کنکور و برای تقویت زبانم اقدام به تهیه اونها کردم و باید اعتراف کنم که واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم و تونستم توی این درس کمی اعتماد به نفس پیدا کنم.
و به عنوان آخرین نکته در این بخش باید بگم که من تمام منابعی که میخوندم و بلافاصله خلاصه نویسی میکردم و برای مرور در 95 درصد اوقات از همون خلاصه ها استفاده میکردم و این موضوع تاثیر مثبت کاملا مشهودی در دقت و سرعت مطالعه ام داشت و حتی حاضرم در صورت همکاری سایت مدیر اونها رو به صورت رایگان آپلود کنم؛ هرچند که فکر میکنم اگه خودتون کار خلاصه برداری و انجام بدید به مراتب موثرتره.
به طور کلی چه توصیه هایی در خصوص نحوه مطالعه داوطلبان و آمادگی برای کنکور کارشناسی ارشد دارید؟
به ذکر یه خاطره بسنده میکنم:
من یه دوره دبیر اجرایی برگزاری انتخابات شوراهای صنفی دانشگاه امیرکبیر بودم و در خلال اون متوجه آمار جالبی شدم:
بالاترین میانگین معدل لیسانس رو بچه های نفت داشتن و بعد از اون به ترتیب برق و مکانیک،
این در صورتیه که بچه های نفت ابدا بهترین رتبه های کنکور کارشناسی (پذیرفته شده توی دانشگاه) نیستن!
و پایین ترین معدل رو هم بچه های ریاضی داشتن و بعدش نساجی و معدن؛
به نظرم نتیجه ای که میشه گرفت کاملا روشنه! معدل بالا طبیعتا آینه تمام نمای وضعیت تحصیلی دانشجوها نیست، اما اگه ما معدل خوب و به عنوان نشونه ای از موفقیت و رضایت تحصیلی بدونیم، ارتباط بین آینده روشن تر شغلی و مطلوبیت این مولفه (معدل) توی آمار بالا کاملا مبین همه چیز هست،
بنابراین توصیه من اینه که اگر واقعا میدونید که چرا میخواید ادامه تحصیل بدید و چرا میخواید تو یه زمینه خاص اینکار و انجام بدید، وقت و تلف نکنید و با تمام قوا به سمت هدفتون شلیک شید!